شنبه، آبان ۲۳، ۱۳۹۴

آنانی که باد بیافشانند، گردباد درو می کنند



آنانی که باد بیافشانند، گردباد درو می کنند
They that sow the wind shall reap the whirlwind

آنچه در پاریس روی داد، می توان در راستای یازده سپتامبر امریکا تعبیر کرد و این داستان دنباله داری ست که هر ازگاهی در پی جنگ افروزیها و بحرانزایی های غرب برای کشورهایی که با فقر و نداری و جهل و حاکمیت استبدادی و وابسته، دامن خود آنها را می گیرد.
نمونه های دو رویی و سیاستهای پارادوکسی و ریاکارانۀ غرب از یک سو و حتی حمایت یا بی عملی در برابر نیروهای ارتجاعی از سوی دیگر، همان می شود که شده است و همه دنیا شاهد آن است.
نمونه های افغانستان، عراق، لیبی و سوریۀ اکنون، گواه روشنی به چنین سیاستهای جنایتکارانه است. همین چند وقت پیش دیدیم که ستون نیروهای داعش در عراق پس از پیروزی در استان الانبار عراق رژه روان فریادهای شوم سر می دادند، خلبانان نیروهای باصطلاح ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا، داشتند یه قل دو قل بازی می کردند! رژۀ آشکار نیروی بغایت ارتجاعی و جلادِ داعش روز روش رژه رفت و هیچ خبری از نیروهای ئتلاف نبود!( چرا!؟)
 چنین برخوردهای غرب را بگذارید کنار قراردادهای فروش سلاحهای مرگبار به دولتهای  ارتجاعی منطقه از نوع عربستان، کویت، قطر، بروشنی قابل درک است که این آدمکشیها، این غارتها با این دولتهای تا مغز استخوان دزد و مستبد و وابسته و نامشروع ، چگونه بر آتش سودجوییهای سیری ناپذیر غرب و سیاستهای جنایتکارانه شان دامن زده و بر گسترۀ آن می افزایند.
داعش در روز روشن جلوی چشم جهانیان نه تنها سلاح و  مهمات بدست می آورد بلکه نفت می فروشد! کمکهای مالی می گیرد! و این می شود که هم اکنون شاهدیم. ترکیۀ ناتو با آن احمدی نژادِ فوکولی، اردوغان، می شود یارغار داعش و  بجان کردها می افتد، عربستان و قطر و.... می شوند آب زیرکای داعش آن هم با بهانه مقابله با حکومتِ ارتجاعی جمهوری اسلامی و نیروهای همسویش، آتشِ جنگ، قتل و ویرانی را شعله ور تر می کنند.
هر کدام از عوامل موثر در بحرانهای جاری، به نوعی آتش بیاران معرکه ای هستند که در شمای کلیِ آن، سودبران اصلی آن غرب است و تاوان دهنگانِ این بحرانها، مردمانِ منطقه اند. اوضاع چنان پارادوکسی شده است که هر اقدام و حرف و موضع گیری علیه یک نیروی ارتجاعی، کمکِ مستقیم و غیر مستقیم به نیروی ارتجاعی دیگر است. یک گوشه بحران را می گیری، دامنۀ بحران دیگر را وسعت می دهی. داعش را می کوبی، حزب الله و در راس آن جمهوری اسلامی دُور بر می دارد، و بحران چنان جنایتبارتر می شود که
مرگ و ویرانی و بی آیندگی و بحرانهای مستمر و پایان ناپذیر، روزگار همگان می شود.
از نگاه انسانی و معیارهای کرامت و شرافت انسان امروز، خون مردمان نیویورک لندن پاریس  با بغداد، کابل، دمشق و.... رنگین تر نیست. جنگ افروزان حق ندارند مرگ و ویرانی و نابودی به کشورهای گرفتار در چنگال فقر و جهل و حکومتهای استبدادی صادر کنند و با جنایتکارترین حاکمان و رئیسان و رهبران منطقه لاسِ مذاکره و مراودۀ چماق و هویج داسته باشند اما انتظار داشته باشند که خود از آتش این سیاستهای پارادوکسی و دو رویانه در امان بمانند.
اگر جلوی این سیاستهای غیرانسانی گرفته نشود، اگر جلوی اشتهای سیری ناپذیر میلیتاریسم شوم و جنایتکارانۀ غرب گرفته نشود، اگر به غارتها و یارگیریهای ارتجاعی غرب پایان داده نشود، جهان ما، جهانی شوم، جهانی خونبار، جهانی غیرانسانی و مرگبار خواهد بود(  که هست!). مشکل، سیاستمدارانِ اخلاق  باخته و ریاکار غرب است که به بهای خون انسانها، منافع اقتصادی شان را تعریف می کنند. مشکل سیاستمداران اخلاق باخته ای ست که دستِ قاتلان جنایتکاری از سعودی گرفته تا دمشق و تهران را می فشارند. مشکل میدان دادن به نیروهای ارتجاعی ای همچون القاعده و داعش و حزب الله و حماس است. مشکل شرافت باختگی انسان امروز است که مرگ را برای همسایه می خواهد. از این نگاه است که باد بکاری، طوفان درو می کنی! حال می خواهد اوباما باشد یا اولاند، بن سعود باشد یا خامنه ای!

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...