یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۹۲

ننگِ بشریت است این اسلام - گیل آوایی


دختری اهل سوریه را به جرم گرویدن به مسیحیت بدین شکل وحشتناک بقتل رسانده اند و آنگاه میگویند آنانی که این کار را کرده اند درکی از اسلام ندارند! اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هرچه عیب است ازمسلمانی ماست! این چه دین و این چه برداشتی از دین است که همیشه یک مشت وحشی و قاتل را پرورش میدهد؟
.
با پوزش از خوانندگان گرامی وبلاگم بخاطر انتشار این خبر، عینِ عکس و متن را بی هیچ تغییری از فیسبوک برگرفته و اینجا گذاشته ام. نمی دانم چه بگویم! براستی زبانم بند آمده است! آدمی از نفس در هوایی که چنین هیولاهایی در آن نفس می کشند، شرمگین می شود.  آنانی که سنگِ این دین انسان ستیز را به سینه می زنند، با چنین جنایتهایی چه دارند بگویند!؟ تا کجا باید انسان به جنایت کشیده شود تا چنین باور و فرهنگی دست از سرِ انسانِ امروز بردارد!؟  نمونه ها چنان گسترده، در جای جای این جهان تکرار می شود که نه می توان انکار کرد نه می توان توجیه کرد! چنین باور و فرهنگی چه دارد به انسان و جامعه انسانی بدهد!؟

یکشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۹۲

تا یک انسانِ دردمند در جهان هست، هیچ انسانِ شرافتمندی بی درد نیست!- گیل آوایی


چیزی در ذهنم بود و خواستم بنویسم. عنوان آن همین عبارتی سات که می خوانید. مانده بودم و هرچه فکر کردم دیدم همه آنچه در فکر من است هیچ چیز بجز همین عبارت نیست:

تا یک انسانِ دردمند در جهان هست، هیچ انسانِ شرافتمندی بی درد نیست!

مصداق کم گفتن و گزیده گفتم، دست از نوشتن برداشتم!

دوشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۹۲

آیا نیروهای سیاسی مسلمان تا این حد کور و کر و ریاکارند!؟ - گیل آوایی



آنچه که امروزه در تحولات و مبارزات سیاسی ی کشورهای مسلمان شاهدیم، این است که نیروهای سیاسیِ مسلمان از افغانستان تا پاکستان، از مصر تا تونس از سودان تا سومالی و سوریه و صد البته میهن بلازده ما، همه و همه چنان تبهکارانه برخورد کرده و جنایت می کنند که براستی دیکتاتورهای سنتی را نه تنها تطهیر می کنند بلکه دوره سیاه حاکمیت استبدادی شان را به نوعی با حسرت و افسوس اجتماعی تبدیل کرده اند. یکی از ساده ترین پرسشها این است که این نیروها که چنان در باورشان صادقند و جان بر اصول و اعتقاداتشان می نهند چرا به پیامد مبارزات کور و جنایتکارانه شان نمی اندیشند!؟ چرا روشن ترین نتیجه این مبارزه را که چنین تباهی و سیه روزی ای را سبب می شوند، نمی بینند!؟ چرا ابزار سلطه وُ غارت کشورهای اسلامی می شوند!؟ طوری شده است که خون آشامانی مثل صدام و معمر قذافی و ........ در پیِ دگرگونی های سیاسی، در چشم بسیارانی از مردمان همین کشورها به قهرمانان ملی شان بدل شده اند! مصر حسرت حسنی مبارک را دارد و عراق برای صدام صلوات می فرستد!
پرسش در گستره ای بمراتب فراگیر این است که چگونه می توان این نیروهای مسلمان را به چنین برآیندهای شوم و نکبتبار هشدار داد و مجابشان کرد که خدایشان بقدرت برسد جز به جنایت و تباهی راه نمی برد! نمونه های آشکار غیر قابل انکارند! آیا پشتِ این نیروها، دستهای غارتگران پنهان نیست!؟ آیا نیروهای سیاسی مسلمان ناکارآمدی و ناتوانی اسلام در تامین حداقلهای زندگی و نیاز انسان امروز را در نمی یابند!؟  نهایتِ قدرت گیری و حاکمیت نیروهای مسلمان هیچ نیست جز یک دگردیسیِ قهقرایی و ایستایی حتی بدتر سیاسی/فرهنگی و درجا زدنِ اجتماعی که تکامل جامعه مسلمانان را به عقب می اندازد! است. آیا نیروهای مسلمان چنان کور و کرند که نمی فهمند به جهل و نادانی و حماقت توده های ناآگاه، آتش بیار معرکۀ سلطه و غارت ماجراجویی می کنند و مبارزه راستین نیروهای مترقی برای برپایی یک جامعه شایستۀ انسان امروز در یک آچمزی ی ناگزیرگرفتار می کنند!؟ آیا مبارزه کردن با نیروهای سیاسی مسلمان، هرز رفتن نیروها و در نهایت آب در آسیاب قدرتهای سلطه گر ریختن نیست!؟ با چنین واقعیتهای چه چیز جز نفرت بر این دین و باور و فرهنگ به انسان دست می دهد!؟

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...