سه‌شنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۵

گورخوابی - عکسنوشته


یک یادداشت کوتاه: به خودمان بیاییم! - گیل آوایی



مزدوران، شکنجه گران، قاتلان، دزدان، بیسوادان، آدم فروشان طی 37 سال توسط روحانیتِ جمکرانی به هیولاهایی تبدیل شده اند که امروز بنام مافیای جمهوری اسلامی می شناسیم. این هیولاها از قتلهای کور و جنایتکارانه نظامیان و مقامهای زمانِ شاه گرفته تا ترور سامی ها، از قتل عام زندانیان سیاسی تا قتلهای زنجیره ای و از آدم فروشیها گرفته تا اسید پاشی و حجابهای اجباری با پونز بر پیشانی دختران و زنانمان، به جاه و مقامِ امروزشان رسیده اند. این هیولاها از آستین روحانیت بیرون آمده اند و مافیایی تشکیل داده اند که دولتِ در سایه ی جمهوری اسلامی را تشکیل می دهند و هر انتخابات و دولتهای برآمده از آن در خدمت همین مافیا و دولت در سایه بوده و  هست و خواهد بود!  تا زمانیکه در بر همین پاشنه بچرخد، نه فساد نه اختلاس نه زندان نه شکنجه نه غارت نه قاچاق نه فقر نه بیکاری نه فحشا نه اعتیاد  نه بی عدالتی در جمهوری اسلامی از بین رفتنی ست و نه زمینخواری و دریاخواری و کویر خواری و آدمخواری و..... !
برای مبارزه با چنین مافیایی هیچ چهره یا نیرو یا حزب سیاسیِ درون جمهوری اسلامی قادر به تغییر و اصلاح حکومت مافیایی نخواهد بود. برای تغییر و اصلاح جمهوری اسلامی  باید همه ی این حکومت مافیایی را سرنگون کرد! دخیل بستن به اصولگرا و اصلاح طلب، جز تن دادن به مافیای جمهوری اسلامی و ماندن در باتلاق متعفن این حکومت نیست. برای امنیت و آزادی احزاب و چهره های مستقل سیاسی باید کوشید و با پشتیبانی از همین احزاب و چهره های مستقل سیاسی می توان سازمانیافته و هدفمند با تمام  جمهوری اسلامی مبارزه کرد.
ایران در شرایط بسیار حساس و سرنوشت سازی قرار گرفته است. تضادهای درونِ جمهوری اسلامی برای منافع خودشان و حفظ موقعیت خودشان در مافیای جمهوری اسلامی ست. این تضادها برای ایران و ایرانی نیست!
ایرانی اگر برای سرنوشت خود و سرزمین نیاکانی اش تصمیم نگیرد، برایش تصمیم می گیرند! آنچه که در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و... می گذرد، گواه روشنی بر چنین سرنوشتِ خونبار است! بخودمان بیاییم! جمهوری اسلامی غرقِ در فساد و تباهی و توهُمِ صاحب زمانی ست! آتشِ این کابوس دامن ایران و ایرانی را می گیرد! به خودمان بیاییم!

جمعه، دی ۰۳، ۱۳۹۵

یک شعرعکس-گیل آوایی


هنگام که اشک

تنها فریاد است

فرق نمی کند کجای جهان

میدان دمایو

یا

خاوران

مشتبغض فریادهامان

به یک زبان سخن می گویند!

سه‌شنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۵

یک اشاره: مبارزۀ با نادانی،خرافات،فقر و استعمار؛ از مبارزه با اسلام جدا نیست!-گیل آوایی



بحرانهای جاری در خاورمیانه از جمله سوریه، بر بستری از دو تفکرِ ارتجاعی و ویرانگر جریان دارد. از یک سو تفکری سلطه گرانه و غارتگرانه با هدفهای مشخصی بحرانها را هدایت می کند و از سوی دیگر تفکری بغایت مُتوَهِمانه و شوم، آتش بیار این بحرانهاست. تضادها و سهم خواهیهای قدرتهای سلطه گر در یارگیریها و صف بندیهای هر دو تفکر، جنگی ویرانگر و جنایتکارانه را دامن می زنند. این بحرانها هر چه که باشد با روندی که پیش می رود فقط و فقط به نفع کشورهای سلطه گر و ویرانی و بخون نشستن مردم می انجامد. اسلام با توهماتِ شومش نه برای حال و نه برای آینده ی مردم و منطقه هیچ ندارد جز ویرانی کشتار و دشمنیهای فرقه ای در جامعه ی مسلمانان. یکی از اساسی ترین اقدام در برخورد با هر دو تفکر و بحرانهای جاری، مبارزه ی نیروهای غیردینی، آزادیخواه و انسانگراست که باید اسلام را از روندِ مبارزات و بحرانهای جاری دور کند. نه سنی به نفع خاورمیانه و مردمانش است و نه شیعه!
سنی با مرگ و ویرانی شیعه ها پایکوبی می کند و شیعه با مرگ و ویرانی سنی ها اما برآیند هر دو، مسلمان کشان است بدست مسلمان! نتیجه ی دشمنی هیستریکِ فرقه ایِ شیعه ها و سنی ها، در خدمت سلطه گران و غارتِ دار وُ ندار کشورهای مسلمانان است!
اسلام را به مسجدها برگردانیم و دستش را از دخالت در سیاست و جامعه و فرهنگ کشورهای مطنقه قطع کنیم! اسلام کور می کند و شفا نمی دهد!
نیروهای اسلامی پیش و بیش از هر نیرویی در جنگ و بحرانهای خاورمیانه، مسئول قتل و ویرانی و جنگهای مردمِ خاورمیانه اند. بخاطر دشمنی یا مبارزه با کشورهای سلطه گر نباید به نیروهای وحشت و مرگ اسلامی مشروعیت داد! مبارزه با کشورهای سلطه گر از مبارزه با نیروها و حکومتهای اسلامی، جدا نیست!

اسلامی که از یک روحانی زه وار در رفته یک هیولای میلیاردر می سازد! و  از یک کودک ابزارِ قتل!
با تمام نیرو باید با اسلام جنگید!!! اسلام زهر کشنده ای در پیکر جوامع مردمِ اسلام-باور، است!

.
 

پنجشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۵

یک اشاره کوتاه: حلب آزاد نشد، حلب............گیل آوایی



حلب آزاد نشد، حلب بین نیروهای ارتجاعی باکشتار مردم و ویرانی شهر، دست به دست شد!
برخی ها در همسویی با روسیه/ جمهوری اسلامی/حزب الله، می گویند حلب آزاد شد! برخی دیگر در همسویی با غرب بویژه امریکا، ساز مخالف با آن را کوک می کنند. نوعی خودفریبی نوعی وابستگی نوعی نان به نرخ روزِ سیاست خوردن، لاپوشانِ چنین برخوردهایی ست که خود به نفهمی زدن را توجیه می کند! آزادی و آزاد شدن را مسخ می کنند. حلب آزاد نشد!!! به هزار زبان آزاد نشد! حلب نه تنها آزاد نشد بلکه ویران تر شد. خونبارتر شد. حلب میان نیروهای ارتجاعی  دست به دست شد! یک نیروی ارتجاعی با کشتار و ویرانی حلب را اشغال کرد یک نیروی ارتجاعی دیگر با کشتار و ویرانی ی دوباره جای اولی را گرفت! در این جابجایی مردم کشته شده اند و ویرانی از سر همه شان گذشته است! آزاد شدن یعنی چه!؟ آزادی در حاکمیت اسدها چه معنی دارد!؟ آزادی اگر بود، کار به این جنایتها نمی کشید! هنوز میانۀ کشتار و جنایت، نه تنها حلب که تمام خاورمیانه در یک سرکوب و خفقان و هراس از کشتار و ویرانی بیشتر بخود می لرزد! عراق سوریه لیبی و..... مراحلی از بحرانهای هولناک جاری  و استراتژی غرب برای تغییر خاورمیانه هستند. هنوز میانه راه این تغییریم. وحشت از آینده شومی ست که در دل این بحرانها نهفته است! هنوز نگران طوفان ویرانگری هستیم که بادِ آن را دیری ست کاشته اند!!! نیروها و حکومتهای ارتجاعی بویژه اسلامی، آتش بیارانِ این معرکه مرگبار و ویرانگرند! زوزه های شوم اردوغان در ترکیه، دنباله ی این بحران است! عربده کشیهای جمهوری اسلامی یک پای ثابت این ویرانی و کشتار و بحران است! داعش هنوز تخم مرگ و وحشت می پراکند! دامنه این بحرانها هنوز گسترده به کشورهایی که در نظر گرفته شده، نرسیده است!
و همین نشانه ها وحشت انگیزند!

چهارشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۵

مرده ها هم به روزگار ما می گریند! - گیل آوایی



 خبرهای کمر شکن از سوریه! دست از سرم بر نمی دارد!!!! میهن خودمان که چه بگویم!!!!؟؟ یک پای فاجعه شدیم بی دلبخواه!!!

.
روزگار هماره ی ما شده است
به عزای انسانیت خود نشستن!

سوگواری در سوکِ سوگوارانه چه سود!؟،
هنگام مشتها به سینه
اندوه واشکستن!
از سوگی به  سوگی
ردای عزا
لاپوشان زشتیهای روزگار ماست!
شده ایم انسان بی لبخند
تابوت کشانِ دنیای خویش!!
وارثانِ تاجِ خونین
مسیح وارگارنِ صلیب بر شانه هامان!
در گذریم با ناقوسهای مرگ
مناره های جنایت
چنگهای درد
موها ژولیده، پریشان!

قرنها گویی گذشته است
از آخرین لبخند
آخرین مستانه مستی
هنوز
دلشوره ای امان می بُرد
از خبرهای نیامده!
آه اگر...........

نه!
خسته از این آه و ناله ام!!!
چه مرگمان است!؟
ما
که مرده ها هم به روزگار ما می گریند!




جمعه، آذر ۱۹، ۱۳۹۵

یک اشاره: دشمن در ایران!



دشمن در ایران، فساد است
دشمن در ایران، رانتخواری ست
دشمن در ایران، باندهای مافیایی ست
دشمن در ایران، اختلاس است
دشمن در ایران، فاسد است
دشمن در ایران، مسئولان غیرپاسخگویند
دشمن در ایران، روحانیونِ مافیایی اند
دشمن در ایران، جمهوری اسلامی و توطئه های مافیای آن ست!
یکی از نمونه ها: ۶۳ حساب شخصی» به اسم صادق لاریجانی وجود دارد که «سود سالانه آنها ۲۵۰ میلیارد تومان است> دادستان کل ایران: هجمه‌های عجیبی به قوه قضائیه می‌شود>>دادستان کل کشور فساد در قوه قضائیه را "مسئله خانوادگی" دانست! ( گفتاوری از سایتهای رادیوفردا و دویچه وله)
.
توجه کنید فساد در قوه قضاییه یک مملکت، مسئله خانوادگی ست!!! این خانواده آیا جز مافیایی ست که می گوییم!؟
با این همه
همه ی مسئولان، مقامهای جمهوری اسلامی، وقتی با اعتراض و دادخواهی کارگران، دانشجویان و مردمِ بجان آمده روبرو می شوند، می گویند دشمن نفوذ کرده است. می گویند فتنه درست کرده اند می گویند دشمن در دانشگاه نفوذ کرده است و این شیوه، فقط و فقط برای لاپوشانی فساد و اختلاسهای نجومی ست!
جمهوری اسلامی با ساختار فاسدی که دارد، ریشه ی اصلی فساد و دزدی، اختلاس و جنایت است. 
تا جمهوری اسلامی در قدرت است، نه فساد ریشه کن می شود نه توطئه پایان می یابد و نه مافیا از بین رفتنی ست!!!!


پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...