طرفهای امروزِ ما - گیل آوایی

سی ام اردیبهشت 1391

طرفهای امروزِ ما

مرده پرستی تلاوت از گور برآمده است

کمترینش 1400 سال بی شرمی را رو برده است

زنده ها مرگ می ستایند

اگر می خواهی بر دستها هورا شوی

بمیر

ساده است

به سادگی آب خوردنی جان حراج می کنند

هیچ چیز به اندازه جانت بی بها نیست

زندگی در سرای مرگ پرستان جرم است

آیه ها بیهوده ردیف نشدند!

تا دلت بخواهد برای چاپیدنت کلاه شرعی سوره سوره بافته اند

می دانی!؟

همه چیز این دنیا کشک است کشک!

آن دنیا ولی ماجرای مرگ پرستانِ این دنیاست

بمیر باقی اش با آنها

نفس از برای چه وقتی فتوا را فوت آبند

کافی ست درِ مستراح باز شود

صدو بیست و چهار هزار دلیل آیه

از گنداب عمامه

نفس کشیدنت را بو می کشند!

می گویی نه!؟

سری به حوزه ها بزن! حجره های هزار توی نفرت و مرگ

فسیلهای زنده می گیرانند حدیث حدیث

عالمان اعلم

عظمای کله پوک

پتک پنک مغز می شورانند!

نفس کشی!؟

این گوی این میدان!

وقتی پیغمبرتان اهانت می کند، چرا اهانت به او جرم است!؟ گیل آوایی

وقتی پیغمبرتان اهانت می کند، چرا اهانت به او جرم است!؟

سوره الفرقان (25): آيه 44

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً - 44

آيا گمان مى‏كنى كه اكثر كفّار (حقّ را) مى‏شنوند و (در آن) مى‏انديشند؟

آنان جز مانند چهارپايان نيستند، بلكه گمراه‏ترند. (زيرا ارزش انسان به تعقّل و بينش اوست

آی نقی گندش در آمد، آیت الله هار شد - گیل آوایی

پیش نویس دو غزلواره برای همسویی با " آی نقی" :

آی نقی گندش در آمد، آیت الله هار شد

بار دیگر داده فتوا قاتلان را کار شد

سامرا را جمکران دکان مهدی ساختند

زین رقیبان آیه ها از آیت الله جار شد

از نجف تا مشهد وُ قم کار ملا سکه شد

سامرا را وا نهاده جمکران را بار شد

مهدی موعود مُرد و یازده مردارتر

لیک بهرِ آیت الله گنبدش پُر بار شد

می دهد فتوای قتل وُ جار و جنجالی به پا

مرده خواری زین عبا عمامه ها هموارشد

آی نقی، مهدی، تقی، هر زهره ماری، وایِ تو

چشمهامان باز گشت و روزگارت زارشد

ناتمام

و این چند بیت هم را هم پس درآمد آن بالاها!!!!

مهدی در چاه مُرده ملاها از آن نان می خورند

آبرو رفته از ایشان، لیک از آن می خورند

حکم تکفیر وُ جنایت آیت الله ها  دهند،

بهر روزی از امام مُرده چندان می خورند

چاه جهل وُ اختناق وُ گور صدها ساله را

همچو مرداری زگندِ آن امامان می خورند

مرده ای مانند با لُنگی عبا عمامه لیک

وغ وغ وُ عرعر بسی از آیه قرآن می خورند

ابلهان را بوده تا پالان نادانی به پُشت

می دهند ملا سواری، آن سواران می خورند

آی نقی صاحب زمان هم آبرو داده به باد

لاجرم عمامه داران زان فراوان می خورند

یک پیشنهاد به همه ی شاعران و هنرمندان- گیل آوایی

یک پیشنهاد به همه ی شاعران و هنرمندان
برای دفاع از آزادی بیان و آزادی هنر و مقابله با فتواهای قتل از سوی آیت الله ها و مراجع تقلید بویژه در حکومت اسلامی که تازه ترین آن از سوی آیت الله ها صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی صادر شده و هنرمند جوان ایرانی در آلمان را هدف قرار داده اند، پیشنهاد می شود هر شاعر و هنرمندی اثری همسو با ترانه ی " نقی " از شاهین نجفی، ارائه نماید. آیت الله های جهل و جنایت باید بفهمند که باد می کارند، طوفان درو می کنند

یک یاداشت: آیت اللهی خرافه مست تر از امامش حکم قتل می دهد. شاهین نجفی های بیشتری به میدان می آیند! - گیل آوایی

فتواهای قتل مخالفان و منتقدان اسلام معرف سنت خفقان وانتقام و نفرت و باورهای انسانسوز اسلام بویژه امامان شیعه است. و این واقعیت را هیچ جامعه ای اگر درنیافته باشد، جامعه ی ما ایرانیان آن را به خونبارترین شکل ممکن دریافته است. نمونه های قتل و ترور، آن هم چنان هولناک که انسان امروز حتی از تصور آن عاجز است، یکی از نمادهای برجسته نفرت انگیزیِ سنت و باور اسلامی روحانیت شیعه در حکومت اسلامی ست. روحانیت بویژه شیعه در ایران طی بیش از سه دهه از حکومت خونبار چنان چهره زشت و انسانسوزی از خود شناسانده اند که اگر از حکومت و قدرت و سیاست بدور می ماندند هیچگاه در هیچ شرایطی حتی نمی شد چنین شناسه های هیولاوار و متعفن و نفرت انگیز از آنان را در یافت.

براستی این جانیان ابله چه می اندیشند!؟ خواننده ای که از کشور خود رانده شده و در کشوری دیگر پناه جسته وبه ناروایی ها و انسانسوزی های حکومت اسلامی فریاد بر می آورد، آنهم از نمادهای ریاکارانه ی خودِ جانیان اسلامی مانند رئیس جمهور هاله ی نوری اش و رهبر جمکرانی ی ابله اش و سرباران سپاه لمپنش که با الهام گیری از همین سنت و خرافه و جهل و جنایت، چنان روزگار خونباری به یک ملت و یک کشور تحمیل کرده اند، در ترانه ای بهره می جوید تا فریاد جوانانی بخون کشیده و بی آینده را باز بگوید، مورد فتوای قتل یکی از همین آیت الله های به مفتخواری عمامه و گردن کلفت کرده، قرار می گیرد. برای دانستن اینکه شاهین نجفی چه خوانده است و فریاد کرده است، متن ترانه اش را اینجا برای خوانندگان می آورم تا شاید پرده بر کشد از ریاکاری ایت الله ها ( بطور کلی روحانیت شیعه در ایران) که در روزگار سیاهی که حکومت اسلامی هر ناروایی را بر یک ملت تحمیل کرده است خفه می شوند اما برای یک خواننده و ترانه فتوای قتل می دهند:

نقی تو رو قسم به شوخ طبعیت**
به این بیرون از گود تو تبعید
به آلت بزرگ زندگانی
که پشت ما نشسته رو به تهدید
نقی تو رو به تو به طول و عرض تحریم
دلار رو به رشد و حس تحقیر
نقی تو رو به امام مقوایی
به طفل علی گوی توی رحم گیر
به درس فقه تو اتاق عمل بینی
به آقا و تسبیح و جا نماز چینی
نقی تو رو به انگشت شیث رضایی
به دینی که اوت شده و فوتبال دینی
آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما اماده تو کفنیم آی نقی
نقی تو رو قسم به عشق و ویاگرا
تو رو به لنگ های هوا شده و چاکرا
تو رو به سنگک و مرغ و گوشت و ماهی
سینه ی سیلیکونی و بکارت راه راه
نقی تو رو به ممه های گلشیفته
به ابروی نداشته که از ما ریخته
نقی تو رو به نژاد آریایی
به پلاکی که به گردن آویخته
نقی جون من تو رو به شوشول فرنود
سه هزار میلیارد زیر گنبد کبود
خلیج فارس و ارومیه هم قصه بود
راستی اسم رهبر جنبش سبز چی بود؟
آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقی آی نقی آی نقی
آی نقی آی نقی آی نقی
به رحلت جان گوز امام امت
به سیاسیون فسیلی تو غربت
به بیوه های باکلاس پلاس دیسکو
به بحث های روشن فکری تو چت
به غیرت مرد های اون کاره
به زنان مدافع حقوق مرد
به انقلاب رنگی از تو تلویزیون
به سه درصد جمعیت کتاب خون
تو رو به شعار های آبکی و توخالی
نقی تو رو به این جماعت حالی به حالی
صبح زنده باد میگن و شب مرده باد
به قهرمونای قصه های خیالی
آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقی حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقی آی نقی آی نقی
آی نقی آی نقی آی نقی
وای نقی

بند بندِ این ترانه واگویای دردهای جوانانی ست که حتی ساده ترین خواسته ها و نیازهایشان نه تنها نادیده انگاشته شده بلکه تحقیرو تجاوز و شکنجه شده اند. نمادهای ریاکارانه ی روحانیتِ هزار رنگ اسلامی در حکومت تا مغز استخوان آلوده و جنایتکار، در ترانه شاهین نجفی فریاد شده است.

چگونه است به اینهمه جنایتی که به ناروا در حکومت اسلامی بر سر یک ملت آوار شده است، این آیت الله ها  را ککشان هم نگزیده و دم فرو بسته هیچ فتوایی علیه جنایتکاران ولایت وقیح و باند مافیایی لمپنهای مفتخورزاده صادر نشده است! چگونه است که حتی به یک دادخواهی ساده از قتل فرزند خانواده ای که به ناحق و بسیار خونبار و جنایتکارانه مورد تجاوز و شکنجه قرار گرفته، برخوردی از سوی همین آیت الله مفتخور نمی شود!؟ ترانه موسوی مورد تجاوز وزیر همین حکومت اسلامی قرارگرفته است! چرا هیچ فتوایی در نیامد!؟ دیپلماتش بچه باز می شود و در استخر دختران خردسال چنان می کند، فحشاء در حکومت اسلامی چنان شده است که در تاریخ کشورمان بی سابقه است! زنان و مردان تهیدست بی پناه تر از هر زمانی در فقر مطلق از ساده ترین تامینهای زندگی محرومند و دزدی های میلیاردی بی سابقه در تاریخ ایران را همین حکومت اسلامی مرتکب شده است اما چنین برخوردی که با یک خواننده می شود با آنان نشده است! چگونه است که شیرزنان ایرانی نسرین ستوده، بهاره هدایت و..... در بیدادگاههای همین حکومت الله به ناروا اسیر شده و فریاد دادخواهی شان به گوش این حشرات نرسیده و غیرت شان گل نکرده است اما به یک ترانه چنین حکمی می دهند.

نفرت بر این جانیان و امامانشان. نفرت بر دین شان که چنین روزگار سیاهی بر سر ما آوار کرده اند. عربده های خونبار حاکمان اسلامی عربده های امامان همین آیت الله هایند. شکنجه و قتل و غارت و خیانت برآیند سنت خرافه مست و ریاکارانه رسول شان و امامانشان است. چرا خفقان گرفته و هیچ نمی گویند! فتوا و جهادشان برای کدام گوری ست که ایران را از شریفترین فرزندان این آب و خاک، گورستان کرده اند اما این حشرات با سکوتشان یا تایید کرده اند و یا با رشوه( با همان لاپوشانی های آخوندی و اسم عوض کردن سهم امام و ساخت مسجد و تکیه و تبلیغ اسلام نفرت انگیزشان) ماست مالی کرده اند.( که انشاء الله گربه است!)

بیش از سه دهه از جنایت و غارت و خیانت حکومت اسلامی می گذرد. بیش از سه دهه دزدی ها و بیدادگریها فریاد مردم را به آسمان برده است. بیش از سه دهه دار و ندار یک ملت به تاراج برده شده است. بیش از سه دهه است که ایرانی در جامعه جهانی تحقیر می شود. ایرانی در وطن خودش غریب است و شهروند غیر خودی می شود، شکنجه گرِ تروریستی را رئیس جمهور می کنند، واسطه های لمپن اسلامی را از خوش خدمتی در جنایت و جهل و خرافه و غارت، به وکالت و مجلس می رسانند اما آیت الله هایی از نوع صافی  گلپایگانی خفقان گرفته، دم بر نمی آورند  و ریاکارانه خود را به موش مردگی از نوع سنت شان می زنند. چنین ریاکاری ها و دورویی ها و نمک خوردن و نمکدان شکستنها، چه جای تردید باقی می گذارد که دینشان، سنتشان، اخلاقشان، باورشان همین است. همین ریاکاری! همین دورویی! همین نفرت! همین انتقام! همین تحقیر! همین جهل و واپسگرایی نفرت انگیز! همین عقب ماندگی مردمی که توسط همین جانیان به خاک و خون کشیده شده اند.

با فتوای قتل شاهین نجفی، هزاران شاهین نجفی سبز می شود.

آیت الله های نکبت بار حکومت اسلامی چه بخواهند چه نخواهند باور کنند، ایران و ایرانی نه مردمان قبیله ای 1400 سال پیش پیغمبرند و نه اصولا در جهان امروز چنان باورهای نفرت انگیز را گردن می نهند. اینهمه کشتند و اینهمه جنایت کردند اما نه تنها از خشم و برخاستنِ سبزانه ی مردم بجان آمده خلاص نشده اند بلکه کابوس روز حساب هنوز خوابهای این جانیان را آشفته تر داشته است.

روحانیت شیعه بیش و پیش از پرداختن به نمادهای ظاهری و حاشیه ای فرهنگی و ادبی و هنری، به جنایتها و غارتها و تجاوزها و خیانتهای حکومتشان بپردازند و فتواهایشان را بکار برند اگر ذره ای صداقت و شرافت انسانی هنوز از خود و در خود دارند.

ما همه شاهین نجفی هستیم. باش تا فریادهای بیشترمان آشفته ترتان سازد.

گیل آوایی

بیست و دوم اردیبهشت 1391

**( متن ترانه از اینترنت برگرفته شده است)