پیش نویس دو غزلواره برای همسویی با
" آی نقی" :
آی نقی گندش در آمد، آیت الله هار شد
بار دیگر داده فتوا قاتلان را کار شد
سامرا را جمکران دکان مهدی ساختند
زین رقیبان آیه ها از آیت الله جار شد
از نجف تا مشهد وُ قم کار ملا سکه شد
سامرا را وا نهاده جمکران را بار شد
مهدی موعود مُرد و یازده مردارتر
لیک بهرِ آیت الله گنبدش پُر بار شد
می دهد فتوای قتل وُ جار و جنجالی به پا
مرده خواری زین عبا عمامه ها هموارشد
آی نقی، مهدی، تقی، هر زهره ماری، وایِ
تو
چشمهامان باز گشت و روزگارت زارشد
ناتمام
و این چند بیت هم را هم پس درآمد آن
بالاها!!!!
مهدی در چاه مُرده ملاها از آن نان می خورند
آبرو رفته از ایشان، لیک از آن می خورند
حکم تکفیر وُ جنایت آیت الله ها دهند،
بهر روزی از امام مُرده چندان می خورند
چاه جهل وُ اختناق وُ گور صدها ساله را
همچو مرداری زگندِ آن امامان می خورند
مرده ای مانند با لُنگی عبا عمامه لیک
وغ وغ وُ عرعر بسی از آیه قرآن می خورند
ابلهان را بوده تا پالان نادانی به پُشت
می دهند ملا سواری، آن سواران می خورند
آی نقی صاحب زمان هم آبرو داده به باد
لاجرم عمامه داران زان فراوان می خورند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر