سه‌شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۹۵

دو نکته - گیل آوایی



1
بحث تازه در رابطه با منع ورود شهروندان هفت کشور به امریکا، مصداق :گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری! است. اما وحشتاکیِ این ماجرا آنجاست که اقدام کنونی امریکا نشان از یک برنامه ی از پیش طرح ریزی شده دارد! تا جایی که به ایرانیان مربوط است، جمهوری اسلامی یکی از پرده های اصلی این نمایش است که فکر کردن به آن وحشتناک است!
 ماجراجوییهای تاکنونیِ جمهوری اسلامی، ایران را به ورطه ی هولناکی که روندِ تکوینی آن را هم اینک شاهدیم، کشانده است. جمهوری اسلامی خودخواسته به بخشی از مسئله ی خاورمیانه تبدیل شده است و حل این بحرانها با ناکاراشدن و حتی سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن است. آیا سناریوی تازه از سوی آمریکا، آغاز این مرحله از بحرانها نیست!؟
 
فکر کردنِ به یک رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی کابوسی ست که براستی فکر کردن به آن وحشتناک است!
 
در چنین بزنگاهی، نیروها و چهره های مستقل سیاسی چه نقشی می توانند داشته باشند و چگونه می توانند از چنان وضعیت ویرانگر و سرنوشتساز به نفع ایران و ایرانی پیشگیری کنند!؟
 شوربختانه جمهوری اسلامی همه ی راههای حضور و ورود نیروهای ملی و مستقل سیاسی را بسته است و مشتی ماجراجوی متوهم و مافیایی، ایران را به ورطه هولناک جنگ و نابودی می کشانند.
 در چنین شرایطی چه می توان و چه باید کرد!؟

2
به ملا نصرالدین گفتند خرت را بده سوار شوم.جواب داد خرم خاکستری ست، گفت به رنگش کار ندارم می خواهم سوارش شوم، جواب داد همین یک دلیل برای ندادن کافیست!! حالا ماجرای حمهوری اسلامی و غرب( امریکا) است. یکی  از ژنرالهای امریکایی در برخورد با مسئله ی خاورمیانه با روی کار آمدن دولت تازه آقای ترامپ، صراحتاً اعلام کرد که:
Free ride for Islamic republic is over
سواریِ رایگان برای جمهوری اسلامی تمام شد
منظور از بیان این موضوع برای هشیاری و هشداری ست. جمهوری اسلامی، ایران و ایرانی را به چه ورطه ی ویرانگری برده و می برد!؟
ورود به جنگِ فرقه ای اسلامی( شیعه و سنی) فقط و فقط در خدمت سیاستهای کلان غرب در خاورمیانه بوده و هست! هیچ کدام از نیروها و حکومتهای اسلامی برای بالندگی و زندگی انسانی کشورهای مسلمان نبوده اند. جمهوری اسلامی یکی از سیاهترین و هولناک ترین سرونشتهای تا کنونی را برای ایران و ایرانی رقم زده است.
برای پیشگیری از ویرانی و خوبناریِ بیشتر، از هم اکنون سرنوشت ایران باید به نیروهای ملی و مستقل ایرانی سپرده شود. سیاستهای دینی فاجعه  بار و فاجعه آفرین است.
جمهوری اسلامی حق ندارد سرنوشت ایران و ایرانی را بازیچه توهمات وخرافه ها  و  ماجراجویهای ابلهانه صاحب زمانی اش قرار دهد!

دوشنبه، دی ۲۰، ۱۳۹۵

رفسنجانی از همان تعفنیست که خامنه ایست - گیل آوایی

با مرگِ رفسنجانی، مافیای جمهوری اسلامی یکی از پدرخوانده های دیرینش را با همان تعفنی بدرقه می کند که خمینی را بدرقه کرد. رفسنجانی یکی از معماران اپوزیسیونِ درون جمهوری اسلامی برای محروم کردن جامعه از اپوزیسیون مستقل سیاسی بوده است. جریانهای رژیمساخته ی  اصولگرا-اصلاحطلب، تضادِ درونی مافیاییست که در بقای جمهوری اسلامی مشترکند. همان اشتراکی که با احمدی نژادها سپربلایش ساخت و غارت کرد و با موسویها و کروبیها، ایران و  ایرانی را قربانیِ بقای جمهوری اسلامی نمود. اینک با مرگ رفسنجانی، مافیای جمهوری اسلامی می کوشد تا سوار بر موجی باشد که همان جریان اصلاحطلب پرچمدارش بوده و مردمی را که در مخالفتِ با کلِ جمهوری اسلامی و ظاهرِ مخالفت با خامنه ای( مافیا) برای حکومت مشروعیت بخرد!
افتادن در دام اصلاحطلبی دقیقاً طرح و برنامه ایست که مافیای جمهوری اسلامی راه انداخته است و صف بندی سیاسی جامعه میان اصلاحطلب و اصولاگرا، بازیِ زیرکانه و در عین حال ریاکارانه ایست  که دست آورد آن هیچ نیست جز ماندن در باتلاق متعفن جمهوری اسلامی.
رفسنجانی به همان اندازه جنایتکار است که خامنه ایست. رفسنجانی از همان تعفنیست که خامنه ایست و مخالفت با خامنه ای از  مخالفت با رفسنجانی جدا نیست! هر دو نفرشان پدرخوانده های جنایت و فسادِ جمهوری اسلامی اند. راه مبارزه و رهایی از باتلاق متعفنِ روحانیت با حاکمیتِ جهل و جنایتش، از مخالفت با همه ی جمهوری اسلامی می گذرد!

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...