با مرگِ رفسنجانی، مافیای جمهوری اسلامی یکی از
پدرخوانده های دیرینش را با همان تعفنی بدرقه می کند که خمینی را بدرقه کرد. رفسنجانی
یکی از معماران اپوزیسیونِ درون جمهوری اسلامی برای محروم کردن جامعه از اپوزیسیون
مستقل سیاسی بوده است. جریانهای رژیمساخته ی اصولگرا-اصلاحطلب، تضادِ درونی مافیاییست که در
بقای جمهوری اسلامی مشترکند. همان اشتراکی که با احمدی نژادها سپربلایش ساخت و
غارت کرد و با موسویها و کروبیها، ایران و
ایرانی را قربانیِ بقای جمهوری اسلامی نمود. اینک با مرگ رفسنجانی، مافیای
جمهوری اسلامی می کوشد تا سوار بر موجی باشد که همان جریان اصلاحطلب پرچمدارش بوده
و مردمی را که در مخالفتِ با کلِ جمهوری اسلامی و ظاهرِ مخالفت با خامنه ای(
مافیا) برای حکومت مشروعیت بخرد!
افتادن در دام اصلاحطلبی دقیقاً طرح و برنامه ایست
که مافیای جمهوری اسلامی راه انداخته است و صف بندی سیاسی جامعه میان اصلاحطلب و
اصولاگرا، بازیِ زیرکانه و در عین حال ریاکارانه ایست که دست آورد آن هیچ نیست جز ماندن در باتلاق
متعفن جمهوری اسلامی.
رفسنجانی به همان اندازه جنایتکار است که خامنه
ایست. رفسنجانی از همان تعفنیست که خامنه ایست و مخالفت با خامنه ای از مخالفت با
رفسنجانی جدا نیست! هر دو نفرشان پدرخوانده های جنایت و فسادِ جمهوری اسلامی اند.
راه مبارزه و رهایی از باتلاق متعفنِ روحانیت با حاکمیتِ جهل و جنایتش، از مخالفت
با همه ی جمهوری اسلامی می گذرد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر