پنج اسفند1390/24فوریه2012
به پیشباز بهاران اگر که همسفری
بیا بیا که بهارست گل وُ شکوفه بری
اگر چه سخت نفس گیرد این زمانۀ درد
بهوش باش که باید غم از رُخ ات ببری
به روز شادی ی پیش از بهار رخ بنما
که یادگار نیاکانِ ماست غم نخوری
چنین نماند اگر یار غار هم باشیم
بشور بر غم بیداد و پا بکن شرری
وطن به شادی و نوروز می شکوفد باز
بیا به شادی میهن برقص تو سحری
نفیر اهرمنان با غریو شادی خویش
هوار کن هوار تا که اهرمن بدری
به جشن سوری وُ نوروز هم وطن برخیز
که شب فرو شکند، روز می دهد ثمری
عزیز جانِ من ای هموطن بهار امسال
شکوه رزم تو جانا، چرا تو در بدری
به پایداری آتش، تو چهره گلگون باش
زشور و شادی میهن بساز تاجِ سری
بدون ویرایش منتشر کرده ام ممکن است تغییر یابد.