در
شرایط کنونی، هیچ حزب و سازمان و چهرۀ سیاسی ایرانی نیست که خشم ملت ایران را علیه
همۀ جمهوری اسلامی رهبری کند! خشمِ ملت ایران یک رهبریِ دلیرانه، تهاجمی، مستقل و ملی می طلبد.
همسویی
و اتکاء به کشورهای سلطه گر نه تنها مشروعیت ملی را خدشه دار می کند بلکه نشانی از
ناباوری به نیروی ملت ایران است. و این روند در مبارزات تا کنونی چنان شده است که
در چشم انداز مبارزات ملت ایران، دور نیست که ملت ایران همۀ احزاب و سازمانها و
چهره های سیاسی را به دنبال خود بکشد!
ملت
ایران صبور و کارا و تعیین کننده است. و این ملت در انتظار هیچ حزب و سازمان و
چهرۀ سیاسی نمی ماند!
خشم
ملت ایران ویرانگر است. دیر یا زود توفانِ این خشمِ ویرانگر همۀ جمهوری اسلامی را فرو
می پاشد. ملت ایران را باید باور داشت و با آن همراه بود. از این نگاه است که یک
رهبری ملی با تکیه به ملت ایران، بی چشمداشت به هیچ کشور خارجی، ضرورتِ هر روزۀ
مبارزه با همۀ جمهوری اسلامیست! یادمان باشد که تکیه به
دولتهای سلطه گر یا شخصیتهای سیاسیِ فرصت طلب، مشروعیت و اعتبار نمی آورد.
جمهوری
اسلامی با همۀ فسادِ مافیایی و جنایتهای هولناکش جلوی سازمانیابی و هدفمندیِ
مبارزات ملی را گرفته است و هر حزب و سازمان و چهرۀ سیاسی در چنبرۀ اندوهبارِ چهل
ساله اش یا بر سر خود می زند یا از این جنایت به جنایتی دیگر محکوم و حمایت می کند!
نقشی عوامانه و رسانه ای که در میدانِ عملِ مبارزات داخل ایران حضور ندارد!
همبستگیِ
ملی و پیوندِ مبارزات داخل و خارج از ایران، آغازِ سرنگونیِ همۀ جمهوری اسلامیست!
جمهوری اسلامی با سلام و صلوات سرنگون نمی شود! با این حکومت مافیایی باید به زبانِ زور سخن گفت! زبانی که جمهوری اسلامی خوب می فهمد!
جمهوری اسلامی با سلام و صلوات سرنگون نمی شود! با این حکومت مافیایی باید به زبانِ زور سخن گفت! زبانی که جمهوری اسلامی خوب می فهمد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر