.
1
دری به قفل
سه دیوار وپنجره ای تا یک گستره رهایی
آه
این خیال سمج!
2
نشست وُ
خیز وُ
تردید
حاشایی بلند
رسوا
وسوسه ای بی تاب
تاب می دهد
اسیر
وقت است سرکشی!
3
دستی وُ
خشمی و ُ
ماشه ای
جنگلی آتش
این پا آن پا می کند
دری به قفل
سه دیوار وپنجره ای تا یک گستره رهایی
آه
این خیال سمج!
2
نشست وُ
خیز وُ
تردید
حاشایی بلند
رسوا
وسوسه ای بی تاب
تاب می دهد
اسیر
وقت است سرکشی!
3
دستی وُ
خشمی و ُ
ماشه ای
جنگلی آتش
این پا آن پا می کند
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر