پس از آخرین افتضاحات شناخته شده به انتخابات در حکومت نحس اسلامی، در پاره ای از مراحل ِ مبارزه با این حکومت، سردادن الله اکبر به نشانه ی تاکتیک و رو در رویی با نیروهای میانه و متوهم حکومت اسلامی، قابل توجیه بوده است اما پس از اینهمه سرکوب و جنایت و تجاوز و ریاکاری، تکیه کردن به این نمادها تکرار بلاهت هماره ی سه دهه از حکومت اسلامی است. با چنین برخوردها و با چنین رهبران و با چنین موج سواران سیاسی که کاتالیزور ِ حکومت اسلامی اند تا از قهر و خشم مردم در امان بمانند و از سرنگونی جان سالم در ببرند، باید مقابله کرد
بگذارید بی پرده و پوست کنده بگویم، با موسوی و کروبی و نمایندگانشان در شورایی به نام شورای هماهنگی راه سبز امید، در مبارزه با حکومت اسلامی به هیچ جا جز همان باتلاق متعفن حکومت اسلامی نمی رسیم. موسوی و کروبی، تاوان تضادهای درونی این حکومت را می دهند و از همین حکومت هستند. هیچکدامشان نه ماهیت غیر حکومت اسلامی دارند و نه اصولن ظرفیت رسیدن به یک حداقل جامعه ی انسانی امروز. مافیای تبهکاران اسلامی به مرحله ای از دگردیسی سیاسی/اقتصادی حتی فرهنگی رسیده اند که ویرانه ای از ایران بلازده مان را به هر جنایت و جهل و ریاکاری حکومت می کنند و هر اختلافی در درونشان، به مثابه ی درگیریهای یک مشت گرگ درنده در گروه گرگهاست.
ما ایراینان باید خود را از چرخه تکرار و توهم به چهره های درون حکومت اسلامی و ریاکاری نهادینه در همه ی جریانهای اسلامی رها کنیم. ما فقط و فقط با تکیه بر آماجهای ملی، خواستگاههای ملی و شرافت ملی ما می توانیم از چنگال خون آشام حکومت اسلامی خلاص شویم.
تابستان 1390 بیست و سومین سالگشت کشتار زندانیان بی دفاع سیاسی در بیدادگاههای اسلامی است. هنوز از خاورانهای ایران خون می چکد. هنوز داغ مادران آزادی، با برخوردهای ریاکارانه و متوهمانه دین باوران سیاسی ِ حاکم به هزار درد هوار می شود. در چنین سالگشت و در چنین تابستان خون و جنایت، سر دادن الله اکبر نه یک تاکتیک بلکه یک ریاکاری محض است. تیربارانها و اعدامها و شکنجه و تجاوزها با همین الله اکبر گویان در میهن اسلام زده ی ما رخ داده است. تبهکاران اسلامی با همین الله اکبر به جنایت پرداخته اند. وکیل و رئیس و رهبر این حکومت جهل و جنایت برآمده از همین الله اکبرهایند.
الله اکبر سر دادن و خواستن از مردم در روز موسوم به قدس! نه روز ایران، نه روز کشتار زندانیان بی دفاع سیاسی، نه روز خاوران، نه روز مادران ِداغدار، نه روز رهایی، نه روز ایرانی!، بلکه قدس که هیچ ربطی به ما ایرانیان ندارد و نیروهای ابله و جنایتکار اسلامی همچون حزب الله و حماس، نه برای ما که حتی بر ما هستند، سر دادن ِ الله اکبر یک ریاکاری و انحراف ابلهانه ایست که تنها مردم حافظه باخته و بی پرنسیپ به آن گردن می نهند. با ساندیسخورهای حکومت اسلامی همصدا نشوید. الله اکبر سر دادن یک انحراف و یک خیانت به جانهای شیفته است.
با جنایتهای جاری و روزمره و داغهای خونباری که بر دل همه ما ایرانیان است و از این حکومت نحس ِاسلامی بخون نشسته ایم، خیانت است اگر الله اکبر سر دهیم و الله اکبر را نماد اعتراضی کنیم که بیش از سه دهه تاوان همین الله اکبر گویی را داده و می دهیم. ما ملت گریه نیستیم، ما ملت عزا نیستیم، ما ملت الله اکبر گو نیستم. خمینی ِخون آشام دست در دست روحانیت شیعه این آتش را بجان ما ایرانیان انداخت. یک بار برای همیشه حساب خود را از این بی وطنان جدا کنیم
ما ایرانی هستیم و خواستهای ما ملی و ایرانیست! ما سرود ملی خود را سر می دهیم. ما همه ی این حکومت را به مبارزه می خوانیم. بین ما و حکومت اسلامی دریای خون است! دریای خونی که بدست همین الله اکبر گویان بدست همین جانیان قافیه باخته شکل گرفته است. ما نه می بخشیم نه فراموش می کنیم. فریب هیچ ملای موش مرده را نمی خوریم. ما سرنگونی همه ی این حکومت را می خواهیم و همه ی این حکومت را سرنگون می کنیم. ما دادخواهان بیدادهایی هستیم که خود سزای جانیان تبهکار اسلامی را کف دستشان می نهیم. حکومت اسلامی حقیر تر از آن است که بر ما و میهن ما حکومت کند. بیش از سه دهه مبارزه کردیم، بیش از سه دهه حکومت اسلامی در کابوس سرنگونی، حکومت کرده است و هنوز که هنوز است با باجهای میلیاردی و قراردادهای بدتر از دوره های استعماری، یارگیری ِ بین المللی می کند! بی ثبات و بلبشو و ناپایدار است، ناپایداری همین بس که حتی از یک بی روسری می هراسد! از یک وبلاگ نویس می هراسد! حتی از گور شاعر می هراسد! از یک جشن ساده ی مردمی می هراسد. و این همان کابوسی است که پایداری ما در مقابل این حکومت به تبهکاران اسلامی حاکم تحمیل کرده است. یک روز بدون مبارزه نگذشته است و تا سرنگونی این حکومت نیز ادامه خواهد داشت. خودِ جانیان اسلامی این را بخوبی می دانند و هراس و کابوس شان نیز همین است!
اگر ریگی درکفش راه جنبش سبز نیست، بجای الله اکبر، سرود ایران سر دهند.
با مهر
گیل آوایی
سوم شهریور 1390
بیست و پنجم اوت 2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر