یکشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۹۵

......(دیوثها )



تلنگُری به شعر مارتین نیمولر آنهم از نوع ایرانی اش!:

گیل آوایی

7جون 2012

سلطنت طلبها را کشتند
اعتراض نکردند
چون سلطنت طلب نبودند
ناسیونالیستها را کشتند
اعتراض نکردند
چون ناسیونالیست نبودند
مجاهدین را کشتند
اعتراض نکردند
چون مجاهد نبودند
چریک ها را کشتند
اعتراض نکردند
چون چریک نبودند
کمونیستها را کشتند
اعتراض نکردند
چون کمونیست نبودند
توده ای ها را کشتند
اعتراض نکردند
چون توده ای نبودند
لیبرالها را کشتند
اعتراض نکردند
چون لیبرال نبودند
حزب اللهی ها را کشتند
نصحیت کردند، کنار آمدند
اعتراض نکردند
سراغ خودشان آمدن!
کسی نبود اعتراض کند!


مارتین نیمولر کشیش برجسته پروتستان بود که به عنوان یکی از سخنوران جامعه در دشمنی با آدولف هیتلر شناخته شده بود و هفت سال پایانی از حکومت نازی ها را در بازداشتگاههای سیاسی گذراند. نیمولر شاید بیشتر بخاطر گفتار زیر بهتر شناخته شده باشد:
نخست سوسیالیست ها را بردند و من حرفی نزدم
چون سوسیالیست نبودم
سپس اتحادیه های کارگری را بردند و من اعتراض نکردم
چون از اتحادیه نبودم
سپس یهودیان را بردند و من اعتراض نکردم
چون یهودی نبودم
آنگاه مرا بردند و کسی نمانده بود برای من اعتراض کند

Martin Niemöller (1892-1984) was a prominent Protestant pastor who emerged as an outspoken public foe of Adolf Hitler and spent the last seven years of Nazi rule in concentration camps.
Niemöller is perhaps best remembered for the quotation:
First they came for the Socialists, and I did not speak out--
Because I was not a Socialist.
Then they came for the Trade Unionists, and I did not speak out--
Because I was not a Trade Unionist.
Then they came for the Jews, and I did not speak out--
Because I was not a Jew.
Then they came for me--and there was no one left to speak for me.

دوشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۹۵

وقت است بگوییم: شکسپیر آسوده بخواب بودن نبودن دیگر مسئله نیست! - گیل آوایی



به ویرانگریمان دل دادیم
چونان اوهامی ملموس
به تعبیرِ کابوسِ تلخِ خویش نشستیم.

ما
ابلیسان را
قدیسان خود نمودیم!
آری ما
جلادِ خود ستودیم
به دار وُ چارپایه!

مرگمُشت
عربده کشان
گورها سوگ بافتیم
کورهایی به  خیال
سیاهی
تباهی
نقش زدیم
و
نیستن،
هستن پنداشتیم!
بودن دیدیم نبودنِ غم انگیزمان
پوزخندهای ناباورانه نشاندیم به لب
خیره حیران در تماشای آوارِ ویرانگی مان
و این!،
آغازِ تراژیک کمیک ما بود!
وقت است بگوییم:
شکسپیر
آسوده بخواب
بودن نبودن
دیگر مسئله نیست!

شنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۵

یک اشاره در رابطه با ترکیه اسلامی و کودتا در این کشور - گیل آوایی



دولت دینی در ترکیه همان اندازه نشان از سنتی و غیر دمکراتیک بودن این کشور دارد که کودتا.
و کودتا در ترکیه به همان اندازه غیر دمکراتیک است که تک روی و توتالیتر بودن حزب اسلامی(عدالت و توسعه اردوغانیسم) در ترکیه.
و رویدادی که در ترکیه شاهد بوده و  هستیم هشدار آگاهی دهنده به همه چهره ها و نیروهای سیاسی غیر دینی در جوامع اسلامی ست بر این پایه که تا زمانی اسلام در زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی نقش داشته باشد، جامعه اسلامی نه می تواند دمکراتیک باشد نه فرهنگی دمکراتیک داشته باشد. کشورهای اسلامی در گام نخست باید اسلام را به حیطه شخصی برگردانند و از دخالت آن در زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جلوگیری کنند.
و اما
شاید گفته شود که حاکمیت کنونی در ترکیه براساس دمکراتیک بر سر کار آمده است اما ساده ترین نماد غیر دمکراتیک بودنش همین بس که همین حاکمیت بشکلی غیر دمکراتیک نسبت به تقویت پایه های قدرتش عمل کرده و یکی از اساسی ترین پایه های دمکراسی را ویران کرده است و آن سرکوب رسانه های جمعی و زندانی کردن روزنامه نگاران از یک سو وتهدید و سرکوب بخشی از جامعه ترکیه توسط همین حاکمیت دینی و دست نشانده کردن نظام قضایی ترکیه ست.
دو اصل مهم و بنیادین در دمکراسی، یکی حضور آزاد با امنیت کاملِ احزاب سیاسی با هر دیدگاه سیاسی و دیگری وجود رسانه های جمعی(مطبوعات/رادیو/تلویزیون) با آزادی کامل و بی قید و شرط  است. این دو پایه هر دو توسط حاکمیت کنونی اسلامی در ترکیه نه تنها مخدوش شده بلکه تهدید و سرکوب شده است.
دمکراسی در یک جامعه، حضور فله ای مردم با پوپولیسم ریاکارانه در پهنه سیاسی نیست بلکه به احزاب سیاسی با هر دیدگاه و پایبند به اصول دمکراتیک است. آیا در کشورهای اسلامی بویژه ترکیه به عنوان کشوری سرآمد بلحاظ مدرنیته و پیشرو در راه کشوری آزاد و دمکراتیک، چنین است!؟
۲۶.تیر.۱۳۹۵

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...