برای کودکانی که کسی نمی گرید
گیل آوایی
کسی برای کودک سومالیایی نمی گرید
موگادیشو شریعت به شرع شلیک می کنند
کودکان حتی بی خشتک پاره ای
شلاق و کلاشنیکف وُ دیگر هیچ
تاب می دهند
کودک هندی در خیابانهای بمئی
نان پاره به تاخت می قاپد
چه کسی پس انداخته بود!؟
کسی برای کودک هندی نمی گرید
باری
دستان بی رمق کودکان پیشاور
هراس موشک غیبی را مشت می کند
ازکدام سوی خواهد آمد
ژنرالهای پرستاره
خاک ِ به تاراج رفته قسمت می کنند
الله و دلار و ریاست به نوبت
وزیرستان ندبه زار بی درو پیکریست
کودکان مکتبی
که سخت سرانه آیه می خوانند
سخت
سخت
وغیرت غم انگیزی
گل می کند گاه به گاه
مردان شهر به تماشا
پدری
دختر به یک کیسه آرد با آیه ای حلال می فروشد
دختری در پستوی خانه
وحشت انتظار می شمارد
از یک انتقام تا یک قربانی فتوای شوم
کسی چه می داند
چه کسی می گرید
وقتی به یک انتحار بهشت قسمت می شود
نه از برای آزادی
نه از برای نان
آه گفتی
یکی به راه است هماره
اسیدپاشان انتقام در چنته
کدام ناموس باد داده است!؟
نه کسی نمی گرید
ناموس و غیرت و الله
میدان به که می دهد
بیغوله آبادی که ابدالدهر بماند
چنان
و کسی آیا می گرید
برای کودک کابلی، هزاره
آه کودک اریتره
آدیسا بابا
جیبوتی
اشکهای هم به نوبت
آینه ی رویاهای شیر و آب و نان
قاب می کنند
نقش روی خاک و سنگ
کاغذهای نقاشی در کدام شهر قسمت شده بود
که قسمت نبودشان
چه کسی گفت کودک اریتره
فقر اتیوپیایی اش کول می کشد هنوز
کجا
بگو تا بگویم
نه بخوانم سوز آواز کودکانه باز
نه یمن جای حرف و حدیث کودک نیست
چه کسی برای کودک یمنی می گرید
بیخ گوش سعودالفیصلهای گاز و نفت و دلار
سفرهای بیهوده ایست
گذرهای تا مغز استخوان
درد
شرماگینه انسان
نان و آشتی بی جنگ
فریاد می کند
اگر تفنگها می شکستند
اگر مرگخواهان دلار و نفت
سیری ناپذیریشان می خشکید
بُمبی نبود از برای انفجار
شیخی نبود از برای انتحار
به بهشتی که کابوس
به جهنم خیل کودکان ِ من، تو، ما
به یک نانپاره آه می کشند
اشک ریزان خموش ِهمه اندوه
کسی برای کودکان فراموش شده نمی گرید
می دانی!؟
دویدن هر جای جهان بیراهه گشتیست از برای من
اشکهای هماره ایست همین نزدیکیها تا ریشه ی جانم آشنا
آری وطن
کسی نام نمی برد!؟ در صف هوراهای دهن پرکن!
ببین در آغوش من،
خاک من،
سرزمین بلازده ی من
کودکان زابل
کودکان بم
کودکان کپرهای بی نان
تهران
کودکان خیابانی
کودکان کارتن خواب
زباله
نمکی
از کجای این زمان می گذرند
سهمی از فریاد برای اینان هست!؟
آی با توام
ای فلسطینی تر از عرفات!؟
از مجموعه شعر " نه هنوز"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر