یکشنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۸۹

راهپیمایی 25بهمن ادامه فریادهای ما برای سرنگونی همه ی حکومت اسلامی است – گیل آوایی

برای مبارزه با حکومتی که سراپای آن ریاکاری و جنایت و خون و غارت است، مجوز از خود جانیان خواستن را فقط و فقط می توان یک موضع رسانه ای برای پرده برکشیدن از برخورد ریاکارانه ی حکومت اسلامی به پرچمداری خامنه ای و مجموعه ی گردآمده ی مافیای رهبری اش با آنچه که در تونس و مصر گذشته و می گذرد، دانست و گرنه باید بسیار ساده لوح بوده باشند ندانند که حکومت اسلامی ای که از یک وبلاگ نویس می هراسد و سرنگونی اش را می بیند محال است که چنین اجازه یا مجوزی صادر کند. از این نگاه می توان برخورد آقایان کروبی و موسوی را بسیار اندیشه ورزانه و منطقی یافت،


اما

چنین نگاهی از سوی مردم به اقدام آقایان موسوی و کروبی وجود دارد!؟ به باور این قلم، چنین نیست بلکه مردم برای بدست آوردن فرصتی به چنین درخواست از سوی آنان می نگرند.

حال با توجه به اینکه هیچ تردید و توهمی نیست که حکومت اسلامی برای راهپیمایی غیر حکومتی مجوزی صادر نمی کند، با قرار ِ راهپیمایی روز 25 بهمن چه برخوردی باید بشود؟ در پاسخ به این پرسش ِ روشن شاید مصاحبه ی اقای کروبی با نیویورک تایمز باشد که عنوان کرده اند مردم خود می دانند چه باید بکنند و در جایی دیگر عنوان می کنند که روز دوشنبه 25 بهمن ماه، روز سرنوشت سازی برای جنبش سبز است!

علیرغم آگاهی از موضع حکومت اسلامی مبنی بر عدم صدور مجوز برای راهپیمایی درخواست شده، چرا چنین موضع بسیار مهمی از سوی آقای کروبی گرفته می شود که روز دوشنبه روز سرنوشت سازی برای جنبش سبز است! آیا میدان آمدن مردم را بعهده خود مردم گذاشته است که از پاسخگویی ِ مسئولیت ناشی از به میدان آمدن مردم رهیده باشد!؟

تحلیل از کل ماجرا هرچه که باشد دو نکته کاملن روشن بدست می دهد:

1- همه می دانستند و می دانند که حکومت اسلامی برای راهپیمایی غیر دولتی مجوزی صادر نمی کند، پس درخواست چنین مجوزی چیزی جز افشای ریاکاری خامنه ای و دولت جنایتکارش در برخورد بامبارزات مردم تونس و مصر علیه حکومت استبدادی شان نبوده و نیست

2- طرح دوباره ی یک فرصت برای به میدان آمدن مردم و رو در رویی آنان با خامنه ای و مافیای سپاه و بیت رهبری اش است

گفتن ندارد که حکومت اسلامی برای جلوگیری از هرگونه شکل گرفتن اعتراضات/راهپیمایی یا هر گونه گردهمایی به هرشکل، با تمام نیرویش اقدام می کند. چنین برخوردی پس از سرکوبی اعتراضات ِ پس از انتخابات و پیش گرفتن تاکتیک جلوگیری از هر گردهمایی یا تظاهرات بجای سرکوب آنها، یک گزینه مقابل مردم گذاشته است و آن جدای از هر مجوز یا بهانه یا محمل های حکومت اسلامی باید با این حکومت برخورد کنند حال چنین برخوردی بصورت نافرمانی عمومی یا آمدن هر روزه به خیابان و میادین اعتراض به حکومت اسلامی باشد یا اشکال دیگری که ضرورتهای عینی مبارزه با این حکومت جانی، ایجاب می کند.

بی تردید برگزاری گردهمایی های اعتراضی به هر شکل ممکن خودبخود شکست تاکتیک کنونی حکومت اسلامی است که همه نیرویش را برای جلوگیری از برگزاری اعتراضات بکار می گیرد. به شکست کشاندن هر تاکتیک حکومت اسلامی چه رسانه ای چه در میدان عینی مبارزه، یک پیروزی برای مردم است.

و چنین اقدامی امکانپذیر نیست مگر جوانان ما بویژه با همه توان و هشیاری، برخوردی آگاهانه با نیروهای سرکوب و شکستن طرحهای مهار و ناکارآمد کردن گردهمایی ها،  نمایند. بدین معنی که با شیوه و برخوردها ی مناسب رو در رویی با نیروهای سرکوب رژیم، اعتراضات پیگیر و هر روزه را سامان دهند.

با شرایط بوجود آمده یعنی تنشها و چالشهای آشکار و نهان بین مردم و حکومت اسلامی نه تنها فشارهای کمرشکن را بیشتر و وخیم تر می کند بلکه حکومت اسلامی نیز مفرهایی برای پاسخگو نبودن به هیچ بنی بشری را نیز دست آویز قرار می دهد.

هرچه زودتر تکلیف ما با حکومت اسلامی روشن شود، از تباهی و خونباری بیشتر جلوگیری خواهیم کرد. هرچه با سلام و صلوات برخورد شود خونهای بیشتری خواهند ریخت و شرایط خفقان و سرکوب بمراتب بیشتر خواهد شد. سگهای هار حکومت اسلامی از جریان سرکوب جنبش و بخون کشاندن آن به مرحله ای رسیده اند که تحت هیچ شرایطی به کوچکترین روزنه ی نفس کشیدن به جامعه تن در نمی دهند. حکومت اسلامی بخوبی و آشکارتر از هر وقت سرنگونی اش را می بیند. با چنین حکومتی نامتعارف و خونبار باید متناسب با آن برخورد کرد. تناسب مبارزه با این حکومت به توانمندی و هوشیاری مردم ما بویژه جوانان ما بستگی دارد که بدون تردید و توهم به حکومت اسلامی یا چهره های درون این حکومت ننگین مبارزه خویش را سمت و سو دهند.

آنانی که حفظ حکومت اسلامی با همان قانون اساسی و ساختار الله بختکی ِ برآمده از خرافه ها و ذهنیتهای بیمار خمینی و امثال او، رادر چنته دارند، می کوشند از مبارزه مردم با حکومت اسلامی بنوعی راه میانه ای برای بقای حکومت اسلامی قالب کنند. پیامها و تحلیلها و طرح خواستهایی که از زبان چهره هایی مانند خاتمی کروبی و گروه های موسوم به مشارکت و اصلاح طلب و ملی مذهبی ها و..... همه وُ همه نشان از حفظ حکومت اسلامی است و تنها مشکل با گروه کنونی هارشده در حاکمیت اسلامی است و چنین خواست یا خواستهایی با سرنگونی ِ همه ی این حکومت فرسنگها فاصله دارد.

آنچه که تجربه کرده ایم و از درون حتی همین حکومت از سر گذرانده ایم، فروکش کردن هر یاغی گری ِ درون این حکومت به هر شکل و عنوانی که بوده باشد، بمعنی از بین رفتن آن نبوده و باز در فرصتی سر به در آورده اند نمونه ها نیز آنقدر فراوانند که گفتن آن تکرار مکررات است (این نمونه ها از همان سالهای آغازین حکومت خونبار اسلامی تا کنون وجود دارد از بازرگان و بنی صدر و رجایی تا ترورها و قتلها و گروگان گیری ها و بحرانهای خود ساخته ی حکومت اسللامی)، از همین نگاه است که اصلاح یا باز گرداندن حکومت اسلامی به چرخه ی آغازین و پایبند نمودنش به قانون و غیره، جز یک توهم و ذهنیت تعارفانه و مصلحت جویانه نیست اگر ریاکارانه اش ندانیم

واقعیت آشکار سیه روزیهای سه دهه از زندگی سیاسی/اجتماعی/فرهنگی ما ایرانیان حاکمیت خونبار اسلامی است. پس از تاوانهایی مرگبار که به یک انتحار ملی( اعتماد وباور به یک آیت الله و حکومت نحس اش) داده ایم، چرخ و واچرخ در دایره بسته ی حکومت اسلامی، تن دادن به تکرار مرگباری است که باید از آن رهایی یابیم از این رو آشکارا سرنگونی همه ی حکومت اسلامی را فریاد می کنیم. سرنگونی همه ی حکومت را هیچکس اگر نفهمد، اصلاح طلب ِ حکومت اسلامی خوب می فهمد به همان روشنی ای که خامنه ای درکابوسش هر لحظه خواب و آرام از دست داده است.

حکومت اسلامی به نقطه ای رسیده است که خودفریبی هایش مبنی بر کنترل همه چیز و اقتدار و امن و امان بون ِ آن، واقعیت سرنگونی اش را تغییر نمی دهد حال چه با توهم صاحب زمانی باشد چه با مزخرفات ابلهی که هاله ی نور دیده است. حکومت اسلامی به نقطه ی سرنگونی رسیده است و سرنگون هم می شود. سرنگونی ِ همه ی حکومت اسلامی خواست ِملت ایران است. ما حکومت اسلامی، دین سیاسی، الله سیاسی نمی خواهیم به همین روشنی و سادگی! حکومت اسلامی باید گورش را گم کند


گیل آوایی

11فوریه 2011





هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...