پنجشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۹۰

آیا اردوغان ِ ترکیه نیز هاله نور خواهد دید!؟ - گیل آوایی



روند تحولات سیاسی در منطقه بگونه ای که پیش می رود، شاید چنین برداشتی که از موضع گیری دولت کنونی ترکیه بدست می دهد، دور از ذهن باشد اما این دور از ذهن بودن نیزبه همان اندازه دور از ذهن بودن ِ تحولات ایران در سی و سه سال پیش،  را تداعی می کند به این معنی که چه کسی در آن زمان می توانست براستی باور داشته باشد که حکومت جنگیری و رمالی و خرافه پرستی همچون حکومت اسلامی بر سر کار بیاید که نتیجه ی یک قرن تلاش برای برون رفت از چنان فرهنگ واپسگرایانه را ناگهان بهم بریزد و به اینجایی برسیم که اینک همگان شاهدیم!؟
شاید ساده لوحانه بنماید که تصور کنیم سیاست ِدگرگونی ِالک دو لک بر محور تکرار یا چرخ در یک دایره ی بسته ی جهان سومی ماندن، سرنوشت کشورهای منطقه است که در هر دوره یک گام به پیش و دوره ی پس از آن چندین گام به عقب گذاشته شود. به دیگر سخن اگر جلوگیری از تکامل یعنی سد کردن پیشرفت فرهنگی/سیاسی/اجتماعی کشورها غیرممکن است اما به عقب انداختن با چنین کانالیزه کردن ِ حرکتها و جوشش ها و گشتاوریهای تلاش مردم برای پیشرفت، روندی باشد که به کشورها تحمیل می شود. چند و چون آن شاید نگاهی تخصصی و تحقیقی از جامعه و سیاست و اقتصاد و فرهنگ و تاریخ همین کشورها را طلب کند. اما آنچه که هم اینک شاهدیم و سیاستمداران کشورهای منطقه دنبال می کنند، چیزی جز گشت و واگشت در یک چرخه تکرار و عقب انداختن رشد و ترقی و رهایی از خرافه و جهل و ناآگاهی نیست.
سی و سه سال پیش خمینی جنایتکار در اشک شوق مردمی که به او اعتماد و باورکرده بودند آمد و در منجلاب متعفن و تنفر به گور رفت و امروز از پی آنهمه جنایت و قتل و عقب ماندگی های هولناک در حکومت اسلامی که دین سیاسی بر مردم آوار کرده است، در کمال تعجب می بینیم که در ترکیه به اصطلاح سکولار و لیبرال، حکومتی بر سر کار می آید که همان دین سیاسی را ملاک کارش قرار داده و بر همان معیارها سیاست اش را تنظیم می کند.
دیروز اگر دشمنی ِ با اسرائیل در دستور حاکمیت سیاسی ایران ِ پیش از حاکمیت اسلامی نبود، در همان نخستین روز به قدرت رسیدن حکومت اسلامی، دشمنی ِ با اسرائیل ساز شد و دیدیم که تا کنون چه بحرانها با چنین سیاستهای ریاکارانه تاوان خونبار از ایران گرفت و امروز پس از تجریه ای چنین،  همسایه غربی ما، ترکیه، همان سیاست را ساز می کند! آیا ترکیه می رود تا حکومت اسلامی دیگری را تجربه کند!؟ آیا ترکیه می رود یک گام به پیش ِ این سالهایش را با چندین گام واپسگرایانه و عقب ماندگی، ساز کند!؟
بر هیچ کسی پوشیده نیست که سیاست اگر بر پایه نژاد، ایدئولوژی مشخص یعنی برپایی یک حاکمیت سیاسی ایدئولوژیک خاص( هر چه که باشد) و سیاهکارانه تر از همه، برپایه دین، تنظیم و دنبال شود راه به جنایت و بحران و خون می برد. با این نگاه حاکمیت سیاسی  چه در ترکیه چه در ایران و چه در اسرائیل یا هر کشور دیگری، بر پایه دین گذاشته شود، همان بلایی بر سر ما و مردم منطقه خواهد آمد که کشورهای بویژه اروپایی پانصد/ششصد سال قبل پشت سر گذاشته اند. آیا آزموده را آزمودن خطا نیست!؟
آقای اردوغان با سیاستی که پیش گرفته است اگر بازنگاه داشته نشود، اگر دین سیاسی در همین نقطه ای که هست اخته نشود اگر چنین سیاستهای ریاکارانه دور انداخته نشود، بی هیچ تردیدی باید شاهد حکومت اسلامی دومی در ترکیه باشیم که همه رشته های  تابیده شده ی مدرنیته در ترکیه را پنبه خواهد کرد. باید منتظر مجازاتهای طالبانی در ترکیه ی چند سال آینده نیز باشیم.
اینکه اسرائیل بهانه یا دست آویز مناسبی برای پیش برد یا کاربست اسلام سیاسی در منطقه باشد، بیش و پیش از اسرائیل، دود چنین آتشی به چشم مردم کشورهای مسلمان بطور مشخص ترکیه خواهد رفت. حکومت اسلامی تا کنون تاوان خونبار و هولناکی را با چنین سیاست ضد اسرائیلی به ما تحمیل کرده است  و هنوز هم کمر راست نکرده ایم و عجبا که ترکیه همان راه واپسگرایانه و نابجا و نابهنگامی را پیش گرفته است که خمینی سی و سه سال پیش در پیش گرفت.
شعارهای ریاکارانه ی احمدی نژاد ِ فوکولی در ترکیه ( اردوغان) پیش از اینکه بر پایه یک معیار انسانی در راستای کمک به مردم فلسطین باشد، هیزم در تنور نیروهای واپسگرای اسلامی ای شعله می گیراند که یکی از علتهای اصلی سیه روزی و جدلهای سیاسی مردم فلسطین است که در سازمان آزادی بخش فلسطین از دیرباز درگیرش بوده است. خشت این سازمان برای تضعیف سازمان ازادی بخش فلسطین ( به روایتی توسط خودِ اسرائیل ) گذاشته شد و امروز همین سازمان ِ جهل و جنایت مورد حمایت همه جانبه ی حکومتهایی از نوع حکومت اسلامی در ایران و اینک ترکیه شده است! براستی اگر حماس در فلسطین به قدرت رسد یعنی همه ابزار سیاسی/قانونی/مردمی نیز در اختیارش باشد، ( به همانگونه که حکومت اسلامی در ایران داشت)چه گلی به سر مردم فلسطین و منطقه خواهد زد!؟ عملکرد همین سازمان حماس با سازمانها و نیروهای همسو و همفکر و هم باور آن را در جای جای خاورمیانه و شمال افریقا و پاکستان و افغانستان دیده و می بینیم. آیا تحمیل چنین اینده ای به مردم فلسطین با حمایت از چنین نیروهای عقب مانده و واپسگرا با آن دین نفرت و انتقام و هزار زخم و بلاهت، یک اقدام انسانی است!؟
همین پرسش را بگونه ای در نوشتار دیگر در زمان سازماندهی کمک به مردم غزه و ماجرای پوپولیستی سیاستمداران و روشنفکران ِ طرفدار آن، نوشته بودم[1] و اینک همان برداشت از چنین کمک رسانی ها و موضع گیریهای سیاسی مطرح است. اقای اردوغان همان بلاهت احمدی نژاد را با کراوات هوار می زند. تردیدی نیست که هاله ی نور و رمالی و جن گیری را نیز به نوعی در فردای نزدیک، درترکیه شاهد خواهیم بود. اگر چه دور از ذهن می نماید اما در ایران خودمان دیده ایم و هنوز هم ناباورانه به آن نگاه می کنیم ولی واقعیت تلختر از آن به همه ی ما هشدار می دهد.




گیل آوایی
شهریور1390
هشتم سپتامبر2011



[1] نوشتار اشاره شده در متن با پیوند زیر قابل دسترس است: آنانی که بنام مردم غزه اما در عمل از حماس حمایت می کنند با حکومت اسلامی در فلسطین چه خواهند کرد؟




هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...