حکومت اسلامئ در ايران نه بخاطر منافع ملت ايران و نه بخاطر توسعه تکنولوژئ و علم ودانش بدنبال انرژی هسته است! بلکه فقط و فقط بخاطر بقاء حکومت جنايت کارانه اش انرژی هسته ائ را سرپوشئ برای دست يابئ به سلاح هسته قرار داده تا در پناه آن از سقوط محتوم خود در امان بماند.
انرژی هسته ائ بمراتب فاجعه بار تر از حکومت استبداد مذهبئ در ميهن ماست . و تلفيق اين دو در قدرت هار و تبهکارانه ی حکومت اسلامی ميهن ما را تا نسلها اسير واپسگرايی و خرافه پرستئ و جهل و جنايت خواهد کرد.
حکومت اسلامئ در معادله کنونئ سياست جهاني، بويژه استراتژی غرب( آمريکا و متحدانش) در خاورميانه، راهی جز دگرگونئ و سقوط ندارد. نه می تواند هم سو با سياست غرب در خاوميانه باشد و نه توان مقابله با تحولات ناشئ از اين سياست را دارد، لذا تنها راه بقاء حکومت اسلامی مسلح شدن به سلاح هسته ای و باج گيرئ از غرب برای ماندن بر سر قدرت است.
حکومت اسلامی به دروغ تکنولوژی هسته ای را در جهت منافع ملئ ايرانيان اعلام مئ کند چه اين حکومت هيچگاه با منافع و حقوق ملئ ايرانيان هم گامئ و هم سويی نداشته و با همه تاريخ و فرهنگ و آيين ايرانی دشمن است. حکومت اسلامی فريبکارانه شعارهای کنونی را سر مئ دهد!
از رهبرش گرفته تا رييس جمهورهای رنگ و وارنگش و از نماينده کذايی مجلسش تا امامان جمعهء باد به پرچمش دروغ مئ گويند!
انرژی هسته ای نه فقط برای ايران که برای هر کشورئ زيانبار است. انرژی هسته ای برای بشريت زيانبار است. و زيانبارتر اينکه اين تکنولوزی در دست نالايقانی باشد که از چاه جمکرانشان الهام مئ گيرند و سياستشان را استخاره های ابلهانه تععين مئ کند!
امروزه هر کشور پيشرفته ئ صنعتی در حل مسايل ناشئ از تکنولوژی هسته ای ( نه فقط سلاحهای هسته اي!) وا مانده اند و افکار عمومی را از حقيقت فاجعه ای که در انتظارشان است بئ خبرنگه داشته است.
جدا از خطرات ناشئ از تصادف يا خرابکاری در مراکز انرژی هسته ای که حتی فکر کردن به آن فاجعه بار است بلکه حتی اگر همه چيز بصورت ايده آل پيش رود باز هم حل مسايل مربوط به انرژی هسته ای و چند و چون فنی آن ( زباله های نيروگاه های هسته ای و انبار کردن آنها و .......) بئ پاسخ مانده و در واقع هيچ کشوری راه حل سالم و بئ خطری در چنته ندارد! با اين شرايط حکومت اسلامی با اين حد از پای بندی اش به اصول انسانی و مبانی علمی و منطقی که حتی از برآورده کردن ساده ترين حقوق ملت ايران که هيچ بلکه حتی گله های پيرو خود وا مانده است چگونه مئ تواند از عهد مسايلی برآيد که کشورهای مترقی و صنعتی غرب هنوز در حل آن عاجز مانده اند!؟
وظيفه ملئ و انسانی و اخلاقی ملت ايران است که سرنوشت اين رژيم را رقم زند و خود و نسلهای آينده را از فاجعه جنايت بار حکومت اسلامی رهايی بخشد. ملت ما بايد بداند که هيچ سرباز خارجی برای تامين منافع آنها خونش را بزمين نخواهد ريخت و هيج سياست مدار خارجی از منافع انها دفاع نخواهد کرد و هر نيروی خارجی که با تکيه به نيروی نظامی سقوط حکومت اسلامی را فراهم سازدمنافع خود را تامين خواهد کرد و سرنوشت ايران تابعی از منافع آنان خواهد بود!
تنها راه برای برون رفت از بحران جنون آميز حکومت اسلامی به ميدان آمدن همه ايرانيان و بدست گرفتن سرنوست خود بدست خود است.
مقاله ی زيررا از مجله گرين پيس ترجمه کرده ام که در رابطه با انرژی هسته ای و فاجعه نيروگاه اتمی چرنوبيل است. از هم ميهنان عزيزم درخواست می کنم اين مقاله را بخوانند و کمی بيانديشند که داشتن نيروگاه هسته ای چه فاجعه ای را برايمان در پی خواهد داشت.
با مهر
گيل آوايي
۲٨ مارس ۲۰۰۶ هلند
انرژی هسته ای نمئ خواهيم! چرنوبيل ديگرئ نمئ خواهيم!
قربانی فاجعه چرنوبيل بودن بيش از فقط يک شماره بودن است. غالبا به مفهوم رنج بردن از بيماری ناشئ از صنعت کثيف، خطرناک است که هنوز با صرف ماليات پرداختئ شما توسعه مئ يابد.
اين آنيا است. او بيشتر از يک شماره معنی می دهد.
آنيا درسال ۱۹۹۰ در "زاکو پی تيه"، روستايئ که از فاجعه چرنوبيل در سال ۱۹٨۶ آسيب ديده، به دنيا آمده است. يک تومور سرطانی مغز، در سن چهار سالگي، دوران کودکی او را پايان داده و آغاز دوران بيمارئ و زندگی پر درد او را رقم زده است.آنيا اکنون ۱۵ ساله است و عمر خود را در تخت بيماری مئ گذراند که رفتن به بيمارستان و خروج از آن، چيزئ جز بين تومور و زنده نگهداشته شدن نيست .
هر ۱۵ دقيقه در هر شب او بايد برگردانده شود تا از درد بيشتر و زخم ناشئ از دراز کشيدن طولانی در رختخواب بيماری خلاص شود. با وجود سپری شدن بيست سال از فاجعه چرنوبيل، آنيا و پدر و مادرش هر روز با زخم به ميراث مانده از فاجعه چرنوبيل دست و پنجه نرم مئ کنند. روستای زادگاه آنها، تحت تشعشعات اتمی و غير قابل سکونت بودن، سالهاست که ويران و مدفون شده است. گومل، منطقه ای که اکنون آنها در آن زندگی مئ کنند، از نظر اقتصادی و اجتماعی پريشان است و کار بسختئ يافت می شود.
ماجرای آنيا يکی از هزاران است. در اوکرايين، روسيه، روسيه سفيد و فراتر از آن، صدها هزار نفر از مردم هستند که شانس داشتن يک زنگی طبيعی را با وقوع فاجعه هسته ای چرنوبيل در شب بهاری ۱۹٨۶ از دست داده اند.
هزاران قصه، هزاران تاييديه، هزاران زندگئ برای هميشه نابود شده و غيرقابل جبران!
تکنولوژی هسته ای اساسا" خطرناک است. امروزه خوشوقتانه غير لازم است. نيازهائ ما به انرژی مئ تواند از طريق تکنولوژی بئ خطر، کارآمد و قابل تعويض تامين شود. بنابراين چرا بسياری از سياستمداران انرژی خطرناک هسته ای را همواره در مقابل نياز ما مطرح مئ کنند؟ و اين درحال است که ما منابع بئ خطر و دائمی در دنيای انرژی داريم!
و چرا سازمان ملل متحد، از طريق نمايندگئ خود " آژانس بين المللی انرژی اتمی " سعی در گسترش تکنولوژی هسته ای دارد که مواد فراوانی برای استفاده در ساخت سلاحهای هسته ای توليد مئ کند! و اين خود موضوعی است که بايد متوقف شود!
آيا اين نقش سازمان ملل است که با پول ماليات شما برپا گرديده تا صنايع هسته ای از آن بهرمند شوند؟ آيا حق آن را نداريم که از آژانس بين المللی اتمی انتظار داشته باشيم که فقط بر ارزشهای اصولی سازمان ملل : صلح، امنيت و حقوق بشر متمرکز شود و نه اينکه در جهت منافع صنايع خصوصی اقدام کند؟
متاسفانه از بعضئ جهات آنيا فقط يک شماره است! او يکی از صدهاهزار قربانی ويرانه های فاجعه اتمی چرنوبيل است.
برای آنيا و برای هزاران کودک مانند او، شما بايد اعتراض کنيد و بگوييد: انرژی هسته ای نمئ خواهيم! چرنوبيل ديگرئ نمئ خواهيم!
اگر تو نگويي! چه کسئ خواهد گفت؟
برگردان از: گيل آوايي
منبع: مجله گرين پيس
انرژی هسته ائ بمراتب فاجعه بار تر از حکومت استبداد مذهبئ در ميهن ماست . و تلفيق اين دو در قدرت هار و تبهکارانه ی حکومت اسلامی ميهن ما را تا نسلها اسير واپسگرايی و خرافه پرستئ و جهل و جنايت خواهد کرد.
حکومت اسلامئ در معادله کنونئ سياست جهاني، بويژه استراتژی غرب( آمريکا و متحدانش) در خاورميانه، راهی جز دگرگونئ و سقوط ندارد. نه می تواند هم سو با سياست غرب در خاوميانه باشد و نه توان مقابله با تحولات ناشئ از اين سياست را دارد، لذا تنها راه بقاء حکومت اسلامی مسلح شدن به سلاح هسته ای و باج گيرئ از غرب برای ماندن بر سر قدرت است.
حکومت اسلامی به دروغ تکنولوژی هسته ای را در جهت منافع ملئ ايرانيان اعلام مئ کند چه اين حکومت هيچگاه با منافع و حقوق ملئ ايرانيان هم گامئ و هم سويی نداشته و با همه تاريخ و فرهنگ و آيين ايرانی دشمن است. حکومت اسلامی فريبکارانه شعارهای کنونی را سر مئ دهد!
از رهبرش گرفته تا رييس جمهورهای رنگ و وارنگش و از نماينده کذايی مجلسش تا امامان جمعهء باد به پرچمش دروغ مئ گويند!
انرژی هسته ای نه فقط برای ايران که برای هر کشورئ زيانبار است. انرژی هسته ای برای بشريت زيانبار است. و زيانبارتر اينکه اين تکنولوزی در دست نالايقانی باشد که از چاه جمکرانشان الهام مئ گيرند و سياستشان را استخاره های ابلهانه تععين مئ کند!
امروزه هر کشور پيشرفته ئ صنعتی در حل مسايل ناشئ از تکنولوژی هسته ای ( نه فقط سلاحهای هسته اي!) وا مانده اند و افکار عمومی را از حقيقت فاجعه ای که در انتظارشان است بئ خبرنگه داشته است.
جدا از خطرات ناشئ از تصادف يا خرابکاری در مراکز انرژی هسته ای که حتی فکر کردن به آن فاجعه بار است بلکه حتی اگر همه چيز بصورت ايده آل پيش رود باز هم حل مسايل مربوط به انرژی هسته ای و چند و چون فنی آن ( زباله های نيروگاه های هسته ای و انبار کردن آنها و .......) بئ پاسخ مانده و در واقع هيچ کشوری راه حل سالم و بئ خطری در چنته ندارد! با اين شرايط حکومت اسلامی با اين حد از پای بندی اش به اصول انسانی و مبانی علمی و منطقی که حتی از برآورده کردن ساده ترين حقوق ملت ايران که هيچ بلکه حتی گله های پيرو خود وا مانده است چگونه مئ تواند از عهد مسايلی برآيد که کشورهای مترقی و صنعتی غرب هنوز در حل آن عاجز مانده اند!؟
وظيفه ملئ و انسانی و اخلاقی ملت ايران است که سرنوشت اين رژيم را رقم زند و خود و نسلهای آينده را از فاجعه جنايت بار حکومت اسلامی رهايی بخشد. ملت ما بايد بداند که هيچ سرباز خارجی برای تامين منافع آنها خونش را بزمين نخواهد ريخت و هيج سياست مدار خارجی از منافع انها دفاع نخواهد کرد و هر نيروی خارجی که با تکيه به نيروی نظامی سقوط حکومت اسلامی را فراهم سازدمنافع خود را تامين خواهد کرد و سرنوشت ايران تابعی از منافع آنان خواهد بود!
تنها راه برای برون رفت از بحران جنون آميز حکومت اسلامی به ميدان آمدن همه ايرانيان و بدست گرفتن سرنوست خود بدست خود است.
مقاله ی زيررا از مجله گرين پيس ترجمه کرده ام که در رابطه با انرژی هسته ای و فاجعه نيروگاه اتمی چرنوبيل است. از هم ميهنان عزيزم درخواست می کنم اين مقاله را بخوانند و کمی بيانديشند که داشتن نيروگاه هسته ای چه فاجعه ای را برايمان در پی خواهد داشت.
با مهر
گيل آوايي
۲٨ مارس ۲۰۰۶ هلند
انرژی هسته ای نمئ خواهيم! چرنوبيل ديگرئ نمئ خواهيم!
قربانی فاجعه چرنوبيل بودن بيش از فقط يک شماره بودن است. غالبا به مفهوم رنج بردن از بيماری ناشئ از صنعت کثيف، خطرناک است که هنوز با صرف ماليات پرداختئ شما توسعه مئ يابد.
اين آنيا است. او بيشتر از يک شماره معنی می دهد.
آنيا درسال ۱۹۹۰ در "زاکو پی تيه"، روستايئ که از فاجعه چرنوبيل در سال ۱۹٨۶ آسيب ديده، به دنيا آمده است. يک تومور سرطانی مغز، در سن چهار سالگي، دوران کودکی او را پايان داده و آغاز دوران بيمارئ و زندگی پر درد او را رقم زده است.آنيا اکنون ۱۵ ساله است و عمر خود را در تخت بيماری مئ گذراند که رفتن به بيمارستان و خروج از آن، چيزئ جز بين تومور و زنده نگهداشته شدن نيست .
هر ۱۵ دقيقه در هر شب او بايد برگردانده شود تا از درد بيشتر و زخم ناشئ از دراز کشيدن طولانی در رختخواب بيماری خلاص شود. با وجود سپری شدن بيست سال از فاجعه چرنوبيل، آنيا و پدر و مادرش هر روز با زخم به ميراث مانده از فاجعه چرنوبيل دست و پنجه نرم مئ کنند. روستای زادگاه آنها، تحت تشعشعات اتمی و غير قابل سکونت بودن، سالهاست که ويران و مدفون شده است. گومل، منطقه ای که اکنون آنها در آن زندگی مئ کنند، از نظر اقتصادی و اجتماعی پريشان است و کار بسختئ يافت می شود.
ماجرای آنيا يکی از هزاران است. در اوکرايين، روسيه، روسيه سفيد و فراتر از آن، صدها هزار نفر از مردم هستند که شانس داشتن يک زنگی طبيعی را با وقوع فاجعه هسته ای چرنوبيل در شب بهاری ۱۹٨۶ از دست داده اند.
هزاران قصه، هزاران تاييديه، هزاران زندگئ برای هميشه نابود شده و غيرقابل جبران!
تکنولوژی هسته ای اساسا" خطرناک است. امروزه خوشوقتانه غير لازم است. نيازهائ ما به انرژی مئ تواند از طريق تکنولوژی بئ خطر، کارآمد و قابل تعويض تامين شود. بنابراين چرا بسياری از سياستمداران انرژی خطرناک هسته ای را همواره در مقابل نياز ما مطرح مئ کنند؟ و اين درحال است که ما منابع بئ خطر و دائمی در دنيای انرژی داريم!
و چرا سازمان ملل متحد، از طريق نمايندگئ خود " آژانس بين المللی انرژی اتمی " سعی در گسترش تکنولوژی هسته ای دارد که مواد فراوانی برای استفاده در ساخت سلاحهای هسته ای توليد مئ کند! و اين خود موضوعی است که بايد متوقف شود!
آيا اين نقش سازمان ملل است که با پول ماليات شما برپا گرديده تا صنايع هسته ای از آن بهرمند شوند؟ آيا حق آن را نداريم که از آژانس بين المللی اتمی انتظار داشته باشيم که فقط بر ارزشهای اصولی سازمان ملل : صلح، امنيت و حقوق بشر متمرکز شود و نه اينکه در جهت منافع صنايع خصوصی اقدام کند؟
متاسفانه از بعضئ جهات آنيا فقط يک شماره است! او يکی از صدهاهزار قربانی ويرانه های فاجعه اتمی چرنوبيل است.
برای آنيا و برای هزاران کودک مانند او، شما بايد اعتراض کنيد و بگوييد: انرژی هسته ای نمئ خواهيم! چرنوبيل ديگرئ نمئ خواهيم!
اگر تو نگويي! چه کسئ خواهد گفت؟
برگردان از: گيل آوايي
منبع: مجله گرين پيس
.
توجه: در یک جستار اینترنتی، نوشتار فوق را بازیافتم که در نشانی زیر منتشر شد و برای داشتن آن در وبلاگ خود، در این تاریخ یعنی 29 نوامبر 2012 منتشر کرده ام: