سبزم می نامند!
بنفش هم!
رنگین کمانِ غریبی ست این دیارِ سیاه!
سیاه! سیاه روزگار رقم می زنند!
من
بخون نشسته ام به خون!
سرخ سرخ
فریاد می زنم
دریای خون است این دیار! دار!
گواه این خاک است خاوران
ببین
مرزهای خون
نه سبز
نه بنفش
نه سیاه
مشت من است و دهانِ تو
که یاوه یاوه بار می کنی به نواله ای
که خدایت وعده به آیه سوره تابیده است توَهُمِ کور کور کوردلانه ات!
بیچاره یاوه چه سودت!؟
پایای این خاک منم!
باش تا بمیرانمت در خون!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر