خون وُ نفرت وُ مرگ!
بیهوده دست می سایم دست
آه نفسگیری
حسرت یک دنیا وارونگی هوار می زند!
هرجای این جهان خونفریادیست
ریاکاران آتش افروزانند معرکه گردان!
هرجای این جهان خونفریادیست
ریاکاران آتش افروزانند معرکه گردان!
کدام سوی خشمافریادی بر آری!
هیمۀ آتش انسانسوزش نباشی
باشی شعله کشانِ بمب و موشک و حقوق انسانی!
قلبهای کوچکی
عشق من، تو، ما به گور می برند نادیده
وای!
انسانِ مسخ، انسانیت خویش به صلیب می کشد چنین!
کودکان خون
کودکان جنایت
کودکان تاراج
کودکان انتقام
کودکان خشم
کودکان آتش
کودکان مرگ بادانِ روزگار انسانکش
الله به سیاست
سیاست به الله
خون و نفرت و مرگ!
بیهوده دست می سایم دست!
شهادت خونباری ست روزمرگی این سالها
فردا
چه طوفانی
چه طوفانی درو می کند انسان!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر