خِرَد در ایران اسیر نابخردانی ست که با جهل و
جنایت و خون، قدرت را قبضه کرده اند. نماد و تمرکز نابخردی در مجموعۀ مافیای خامنه
ای ست. راهی که رسیدن به چنین تمرکز و قبضه کردن قدرت انجامیده است، چنان نیست که
کسی یا گروهی یا جریانی از درون این حکومت بخواهد و بتواند حاکمیت را از چنین
پلیدیها و نابخردیها برهاند. هر چرخش یا گردش یا جنبشی برای برون رفت از
نابخردیهای ماجراجویانه و بحرانزایی در حکومت اسلامی جز فروتر شدن در منجلاب خود
افریدۀ مشتی به نان و نوا و قدرت رسیده از نابخردیها نیست. از همین نگاه است که
اصلاح در حکومت اسلامی و تغییر در راستای حاکمیت خرد و قانونمندی جز با سرنگونی
همۀ حکومت اسلامی، امکانپذیر نیست. مشکل ریاست یا وکالت این یا آن چهره از درون
حکومت اسلامی نیست. مشکل همۀ حکومت اسلامی است. تمام تار و پودِ حکومت اسلامی پلیدی
و نابخردی و دزدی و فساد و دروغ گرفته است. این حکومت فقط با سرنگونیِ تمام آن،
راه به حاکمیت منطق و خرد و قانونمندی می گشاید.
هرچه دل به بازیهای ریاکارانه و پوپولیستی در
حکومت اسلامی ببندیم و خوشبین باشیم که خاتمی رفسنجانی موسوی کروبی روحانی تحولی
راستین در حکومت اسلامی را سبب می شوند نه
تنها خود را می فریبیم بلکه سرنوشت خود را در دست قدرتهایی قرار می دهیم که بسیار
حساب شده پیش می روند و سرنوشت ما را رقم می زنند. چه بخواهیم چه نخواهیم چه حکومت
اسلامی بخواهد چه نخواهد.
باید بخودمان بیاییم. نه روحانی قادر به تغییر در
حکومت اسلامی ست نه هر چهرۀ هالۀ نوری دیگری!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر