جمعه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۴

تابستان 67 - گیل آوایی



تابستان 67

اشکِ مادران،
باران خاکم بود!،
و خونِ یاران،
سیلابِ سرزمینم!

فصلی که شهر خونباره می گریست
زندان به زندان
گزمه گاهی به گزمه گاهی
سرک کشیدن
که رفت؟
که ماند؟
که کجاست؟

ماتم هدیه خدا بود!
داغها بر دل ما!

منبرها نعره کشان انسانکش
مرگ حراج می  زدند بی وقفه!

آیه ها
تلاوت شوم دین فروشان بود
و خاوران
گواه یک تاریخ!،
چه خوشباورانه دلشدن!،
قاتلان خویش ستودن!

و چنین بود
ضجّه های شهر
کوی به کوی
خانه به خانه
در به در
اشک مادران
باران شهرم بود
و خون یاران
سیلابی!
قتلنامه بود قرآن!
و رسولش
پیام آور مرگ!
چه خوشباورانه
دیگرگونه نشستیم
چشم به راهی که باتلاق 14 قرن ریاکاری، دروغ، غارت و.......

و هنوز مادرانند
امیدِ جاریِ بودن
روز حساب!

همین!
.
2

تک فصلیِ این سالها وُ
رگبار اشک
چهره می شوراند!

تجسم غریبی ست!،
تیرباران خاوران
خاوران تیرباران!
.

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...