چندی ست به هر
بهانه یا دلیلی، به خامنه ای نامه نوشته می شود.>>
( سال گذشته طی نوشتاری گفته ام که : اسلام دقیقا همین حکومت اسلامی در ایران است چه خود را به آتش بکشید چه آسمان ریسمان ببافید ,گیل آوایی
اسلام ریشه واپسگرایی و عقب ماندگی کشورهای مسلمان بوده و ناتوانی
خود را با جنایت و ریاکاری پوشانده است. دو نمونه ی مشخص در زمانه ی ما را می
خواهم انگشت بگذارم بعنوان برحسته ترین نماد ناتوانی و نابجایی و حقارت هولناک
باورمندان مسلمانی که به هر دلیل جامعه را به باتلاق واماندگی و خرافه و ریاکاری و
مرگ و تنفر کشانده اند. http://shooram1.blogspot.nl/2012/03/blog-post.html)>>
و اما
این نامه
ها یا از بیرون یا از درون زندان نوشته و منتشر می گردد. اینکه چگونه است نامه
هایی از این دست حتی اعتراضهایی از این دست نوشته و منتشر می شوند در حالیکه یک
وبلاگ نویس را بر نمی تابند و به قتل می رسانند اما نویسندگانِ چنین نامه ها یا
اعتراضات کماکان به نوشتن و اعتراض سرپایند، خود ماجرای دیگری ست که قصد آن ندارم
نویسندگان آن را زیر سوال ببریم اما یک نکته را مایلم روی آن انگشت بگذاریم و آن
اینکه محتوا یا پیام این نامه ها یا اعتراضات هرچه که باشد، یک پیامد را در دل خود
دارد و آن هیچ نیست جز تطهیر دین و فرهنگ و اعتقادی که هیولاهای حکومت اسلامی با
تکیه بر همان، به جان و مال و ناموس ملت
افتاده اند و دار و ندار این سرزمین را غارت کرده و می کنند.
دیروزها کسانی چون شریعتی ها زهرِ چنین فرهنگ و
اعتقادی را در پیکر جامعه ما ریختند و امروز نویسندگان نامه هایی از این دست می
کوشند دینشان را از جهل و جنایت و انسانسوزیِ حکومت اسلامی تطهیر کنند به دیگر
سخن، هدف، دفاع کرامت انسان و اعتارض به جنایتباری حکومت اسلامی نیست بلکه تطهیر
اسلام و فرهنگ نفرت و قتل و خفقان این حکومت جنایتکارِ بر آمده از اسلام است. عجب
است که شریعتی ها جنایتهای حکومت اسلامی را ندیده سفسطه کردند اما نویسندگان نامه
های مورد اشاره در بالا، بیش از سه دهه ریاکاری و دروغ و قتل و غارت و جنایت در
حکومت اسلامی بدست هیولاهای اسلامی را تجربه کرده اند به گونه ای که این جانیان
حتی به خودشان هم رحم نکرده اند، چنین وا اسلاما سر می دهند!
به هر روی!، از این نگاه است که حداقل باید به اینان گفت که نوشتنِ نامه به
خامنه ای و پند وُ اندرز به او، مصداقِ کاملِ " نروَد میخِ آهنین بر
سنگ" است!
خامنه ای در هراسِ از سرنگونی، دست به هر جنایتی
می زند. مافیای خامنه ای برای در قدرت ماندن، نه به دین، نه به انسانیت و نه به
کشور، به هیچ و اصل و اصولی جز در قدرت ماندن پایبند نیست! با این جانیان فقط و
فقط باید با زبان زور و قدرت سخن گفت. چنین قدرتی از دل مردم بر می آید. با تکیه
بر مردم سازمانیافته و هدفمند، می توانیم جنایتکاران اسلامی در مافیای ولایت وقیح
را سرنگون کنیم. توَهُم به این انتخابات یا آن انتخابات که خودِ این جانیان معرکه
گردانِ آنند، یک انحراف ابلهانه است. از درون
این حکومت جنایتکار هیچ دگرگونی ی بنیادین بنفع ایران و ایرانی ایجاد نمی
شود. تدارکاتچی های موسوم به رئیس جمهور جز برای دوام و بقای همین حکومت نیستند!
خود را به هر تفسیر و تحلیل و بهانه ای، به توهم و خود فریبی نزنیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر