سی و یکم اکتبر 2011
پس از سفر پدرخوانده ی مافیای حکومت اسلامی به کرمانشاه با آن پریشان گویی هایش که پاسخ آن از نگاهی، طی یک نامه ی دستجمعی دانشجویان کرمانشاه داده شد[1]، رسانه های درون و بیرون فارسی زبان، به بحثی پرداخته اند که کلیت آن بر محور نظام ریاستی یا نظام پارلمانی در حکومت اسلامی استوار بوده است. بدین معنی که رئیس جمهورِ این حکومت نه براساس یک انتخابات سراسری توسط مردم بلکه توسط مجلسِ این حکومت برگزیده شود.
برخی اشاره به پیش بینی های آقایان موسوی و کروبی کرده اند که چنین طرح بلندی در پی تقلب و ریاکاری در انتخابات رئیس جمهور ِ این حکومت، از پیش برنامه ریزی شده بود و در واقع پدرخوانده ی مافیای حکومت اسلامی برای چنین دگرگونی ای، کودتا کرده و مشکل فقط یک انتخابات و تقلب در آراء نبوده است. بدیگرسخن مافیای رهبری خواسته است شرِ یک انتخابات را از سر حکومت اسلامی کم کنند و با همان مجلس اسلامی در حکومت اسلامی، یک نفر به ریاست جمهوری گمارده شود.
همگان بیاد دارند که در انتحار 1357 یکی از شعارها این بود که "ما میگیم شاه نمی خوایم، نخست وزیر عوض میشه"!( که هنوز داغ هزار درد در ما تازه می شود که کاش نمی گفتیم شاه نمی خوایم تا یک آخوند زه وار دررفته ای را به چنان قدرتی نرسانیم که خون همه را در شیشه کند! چه گفتیم و بخون نشستیم!) و این شعار، امروز بگونه ای دیگر تداعی شده است که مردم همه ی این حکومت را نمی خواهند، اما مافیای رهبری در فکر نظام ریاستی به پارلمانی ست!
آنچه که در حکومت اسلامی بنام انتخابات تا کنون سازمان داده شده و اجرا شده است، همه و همه از یک روند گزینشی از بالا، توسط مافیای رهبری صورت گرفته و هر مزدورتر وُ چاپلوس تر وُ دزد تر وُ قاتل تر وُ غارتگر تر را به ریاست و وکالت رساندند. یا به کاخ ریاست جمهوی بردند یا بر کرسی نمایندگان ملت، قالب کردند.
مردم را در یک ناگزیری و ریاکاری با تهدید و تطمیع و هزار شگرد زرگرانه ی دیگر، به نمایشی بنام انتخابات کشاندند و این شد که هنوز هم همه چیز در درون همین حکومت سراپا جنایت و جهل و خانه خرابی، از پیش برنامه ریزی شده و بر گرده ی مردم بار کرده اند.
سه دهه از این حکومت همیشه با ریاکاری و بحران سازی و ماجراهای ساختگی همراه بوده است و در پناه چنین شامورتی بازیها، رهبری و ساختار اصلی که ریشه ی همه تبهکاری ها و جنایتها و غارتگریها بوده و هست هنوز، در امان مانده است!
واقعیت این است که این حکومت در باتلاق بحران و بلبشویی و شیوه های بغایت ارتجاعی ی اسلامی، طی طریق می کند. در دایره ی نکبت و نفرت و انتقام و ریاکاری اسلامی و چپاول هر چه که به چنگشان بیافتد، عمل کرده و در هر مرحله با یک شوک ساختگی، با یک بحران آفرینی به مثابه ی دیوانه ای که سنگی در داخل چاه بیاندازد که صد عاقل از بیرون آوردنش، وا بماند، از یک مرحله به مرحله ی دیگری می رود و برآیند آن با هر تاوانی که باشد، بقای این حکومت است. یک نکته بسیار شگفت انگیز در کل این ماجرا وجود دارد و آن اینکه همه آگاه یا ناآگاهانه سر در معلولها می برند و علت در حاشیه نفس می کشد! یک مرحله چنان سرگرم سید خندان می شوند و به گفتگوی تمدنهایش، دل می بندند که ازادیخواهان و جانهای شیفته ی این آب و خاک را بیشتر بخون بکشانند، و مرحله ای دیگر هاله ی نور به میدان فرستاده می شود و سردار سازندگی به حاشیه رانده می شود، دوره ای دیگر کودتایی رخ می دهد که جنایت به اوجش می رسد و چنان بحرانی می آفرینند که کل ساختار ظاهری ی حکومت یعنی ریاستی یا پارلمانی طرح می شود! و بر فراز همه ی این شامورتی بازیها، حکومت اسلامی بر سر ِ کار می ماند و روز از نو روزی از نو، برایشان!
مگر نه این است که مجلس از درون همین حکومت شکل می گیرد و هیچ روال و مدیریت مستقل و ملی بر هیچ زاویه ای از پیشینه و صلاحیت و نامزدی و انتخاب و شکل گیری مجلس، حاکم نیست!؟ خودشان می بُرند و خودشان می دوزند و داخل و خارج را سیاه می کنند! این سیاهکاریها همه و همه از شامورتی بازی همین مافیای رهبری است. واقعیت در حکومت اسلامی نه دولتی ست که در دید و شناخت و ظاهر این حکومت، عمل می کند بلکه همواره تدارکاتچی ی بیت مافیای رهبری بوده است و هر عربده ای هم از درون این حکومت کشیده شده است، در همان ساختار جهنمی باقی مانده و برای خوش خدمتی و ماندگاری همان مافیای رهبری صورت گرفته است. کدام صدای مستقلی در حکومت اسلامی در آمده است که بی زندان و ترور و شکنجه و غارت و دربدری نبوده باشد!؟ هرچه بوده همسو با همین مافیای غارت و چپاول و جنایت بوده است و همین روند به هزار رنگ با شامورتی بازیهای مافیای رهبری ادامه داشته است.
با چنین تجربه و شناخت و برآیندهای خونبار از حکومت اسلامی، کدام آدم با حتی پایین ترین ضریب هوش و آگاهی ست که نداند مجلس و دولت و قوه قضائیه و هر زیرمجموعه ی دیگر در حکومت اسلامی، هیچ نیست مگر خدمتگذار مافیای رهبری!
بنابراین نظام ریاستی یا پارلمانی در حکومت اسلامی وقتی مافیای رهبری بر همه چیز حکم می راند و بر همه چیز سوار است، چه معنا دارد!؟ بود و نبودش چه فرق می کند!؟ همه اینها پرده های دیگری از شامورتی بازیهای این جنایتکاران است!
با طرح چنین تغییری چه در آینده دور چه نزدیک، هرچه که باشد، فریب افکار عمومی و چنگ انداختن هرچه بیشتر بر دار و ندار ملت و مملکت است و صد البته دوام بیشتر در قدرتی که همه را بخون کشانده است.
از این نگاه، هر کس و هر جریان سیاسی ای که برای رهایی از سیه روزی و تباهی و خونباری این حکومتِ نکبت و ریاکار، می کوشد، بی آنکه در دام چنین شامورتی بازی ی مافیای رهبری و سرگرم معلولها شدن و علت را به حاشیه کشاندن باشد، باید با همه این حکومت روبرو شود. باید همه ی این حکومت را ریشه این غارتها و جنایتها بداند و به آن بپردازد. باید این جنایتکاران اسلامی را بر سر همان ایت الله هایی زد که این آتشِ نفرت انگیز اسلامی را بجان ملت و مملکت انداخته اند و امروز خودشان هم وا مانده جانماز آب می کشند! که په غول خون اشامی اند اسلامیان بر قدرت و حکومت چنگ انداخته!!!!
تا زمانیکه حکومت مافیایی ی ولایت فقیه( بخوانش وقیح!) در ایران است، امیدِ هیچ دگرگونی ای در جهت برون رفت از جهل و جنایت و غارت، نیست!
ریاستِ مافیای رهبری، به دنبال یک کاسه کردن قدرت خودش است که شامورتی بازی نظام ریاستی یا نظام پارلمانی را طرح می کند!
حکومت اسلامی در هر شکلش، یک حکومت ضد ملی، یک حکومت ایران برباد ده، یک حکومت جهل و جنایت و انسان کُش و آزادی کُش است! این حکومت چه با نظام پارلمانی چه با نظام ریاستی، برایندی جز سیه روزی بیشتر، خرافه فکنی ی بیشترندارد. این حکومت در هر شکل و شمایش یک حکومت نابجا و ناروا و خونبار است.
خامنه ای به چنان مالیخولیایی دچار شده که خود نیز به چنان بلاهتی رسیده که سر در برف کرده و خود می فریبد و نمی خواهد بداند که با وجود مافیای رهبری، نظام هر چه که باشد، استبدادی است آن هم از نوع خونبارترینش! یعنی استبداد دینی!
وجود این حکومت با هر مهره اش با هر شکل و شمایلش، توهین به ایرانی و ننگ ملی ما ایرانیان است. همه ی این حکومت دشمن ایرانی و ایران است.
گیل آوایی
سی و یکم اکتبر 2011
[1] منظور نامه ی سرگشاده ی جمعی از دانشجویان کرمانشاه در اعتراض به سفرخامنه ای به کرمانشاه و پریشانگویی های خامنه ای ست که در سایتهای خبری به گستردگی بازتاب یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر