یکشنبه، مهر ۱۰، ۱۳۹۰

از اقتصاد مالِ خر است تا بانکداری اسلامی – گیل آوایی


آنقدر گفته ایم و نوشته ایم و فریاد کرده ایم، که حتی ابله ترینهای حکومت اسلامی نیز دریافته اند این راهی که پیش گرفته اند به ناکجا اباد است اما یک نفر در راس این حکومت قرار گرفته که با توهم تبهکارانه ای در بر همان پاشنه ای می چرخاند که پدرخوانده ی خون آشامش خمینی، خشت بلاهت اش را گذاشت چنانکه این بنای سراپا خون و جنایت و غارت تا همین جای بلبشویانه ی خونبار، کج است و راست بشو نیست که نیست و به معنی واقعی کلمه، باتلاق خود آفریده ی حکومت اسلامی است که هرچه می جنبد در آن فروتر می رود.
همگان بخوبی بیاد دارند آن نعره ابلهانه خمینی را که گفت اقتصاد مالِ خر است و با همین درک و برداشت از اقتصاد، چنان ویرانه ای به یک ملت و مملکت تحمیل کردند که از پی آن هیچ کاری از مجاری منطقی و امروزی ی اقتصاد نمی گذرد. چه در بخش صنعت، چه در بخش آموزش، چه در بخش بهداشت و درمان، چه در بخش فرهنگ چه در بخش حتی دین جهنمی ی این تحفه ها!
یک قدم راست بر نمی دارند. یک حرف راست از دهان این حشرات در نمی اید. یک ذره تقوا در اینها نیست. یک جو غیرت و ناموس و رستگاری و مسئولیت و تعهد در این جانیان نیست. یک مشت قاتل، یک مشت دزد، یک مشت ریاکار یک مشت خرافه مست ِ متوهم از نردبان جاه و مقام با چاپلوسی و مزدوری و قتل و شکنجه و ریاکاری بالا رفته اند و به ثروتهای بی حساب و کتاب رسیده اند که برای حفظ آن هیچ حد و مرزی نمی شناسند. تا آنجا که حتی آیت الله ها و مراجع خودشان را هم یا اخته کرده اند یا به تمکین و مجیز گویی شان وا داشته اند.
چه کسی می تواند یادش رفته باشد که روغن دزد را دست بریده اند و کامیونهای طلا را آهن غراضه جا زدند و دزدِ آن را نیز در بالابالاهای همین حکومت خون و جنایت حفظ کرده اند. چه کسی است نداند که مردمان بسیاری حتی از شام شب محرومند اما 18 میلیارد دلار، باری هیجده میلیارد دلار!!!! سر از ترکیه در می آورد و هیچ مسئول و مقام و وکیل و رئیسی از این حکومت، حتی بروی اش نیاورده و نمی آورد که آن همه پول از کجا آمد و به کجا رفت و چه شد!؟
یادمان نرفته آن بریز و بپاشها و دزدیهای بنیاد معروف به مستصعفان که جز به بیت امام شان که بخوان لانه ی پدرخوانده ی تبهکاران، حساب پس نمی داد و این همه، در نعره های اقتصاد مال ِ خر است، نهفته بود و آنکه با یک من عمامه خود نمی دانست و در جهل مرکب به درک رفت، حکومتی الله بختکی برپا داشت که جان و جهان یک ملت را به خرافه و جهل و جنایت کشاند.
از پی چنان نگاه و برداشتی از مقوله ی اقتصاد و مناسبات آخوندی از کشور و جامعه و صنعت و اقتصاد، شعار رباخواری سیستم بانکی دادند و آن کردند که بانکداری اسلامی را پی گرفتند.  مرده خوارانی فرصت طلب از شیره این مردم و مملکت مکیدند و زالو صفتانه آن کردند که امروز رکورد تاریخی اختلاس در کشور بلا زده ی ما در حکومت همین حشرات برجای گذاشته می شود.
و قسط و عدل علی شان که از مسجد و مناره گوش فلک را کر می کرده، بنای اقتصاد مال خر است، گذاشته شد و بانکداری اسلامی هم چنان از ربا و شیوه های واقعن اسلامی می رسد به غارتهای سه هزار میلیارد دلاری که سهم چنین کلاشی های بی سابقه جیب کسانی مثل مجتبی خامنه ای ها را پر می کنند. وقتی رهبر و حاکم و قاضی و رئیس و روحانی این حکومت جهنمی خود دزد و رشوه گیر و دلال است! کجای این حکومت می تواند حساب رس و حساب پس ده باشد!؟ کجای این حکومت می تواند نازیه خانم خامنه ای را بازبپرسد که این میلیونها دلار و پوند و یورو را از کجای..........آورده ای و حساب پر کرده ای!؟
نازیه خامنه ای[1] » هفت میلیون دلار و شصت و پنج میلیون یورو و صد و بیست و دو میلیون پوند به شرح زیر:
هفت میلیون دلار در ترکیه
شصت و پنج میلیون یورو در آلمان
صد و بیست میلیون پوند در بریتانیا
چه کسی از این حکومت نکبت اسلامی می تواند از مجتبی خامنه ای پپرسد که این میلیاردها یورو و دلار و پوند از کجای.......... آورده ای!؟
مجتبی خامنه ای» هفتصد و شصت و شش میلیون دلار و دو میلیارد و دویست میلیون یورو و یک میلیارد پوند
یک میلیارد پوند در بریتانیا( این مبلغ در بریتانیا بلوکه شده است) به این شرح:
دو میلیارد و دویست میلیون یورو در آلمان
هفتصد و شصت و شش میلیون دلار در قطر
مبلع نا مشخصی در سوئیس
......
اگر همه ی این حکومت چنین غارتگر و ریاکار و نابجا نباشد، زنیکه ای مثل سکینه خامنه ای حسابهای میلیونی اش را از کجا می آورد!؟
سکینه خامنه ای» صد و پنجاه میلیون دلار به شرح زیر:
بیست و پنج میلیون دلار در مالزی
چهارده میلیون دلار در قطر
صدو دوازده میلیون دلار در دبی

وچنین می شود حکومت اسلام ناب محمدی با وقاحت فقیه و سرباران سپاه اش که همه چیز در وطن بلازده ی ما به تاراج می رود و معرکه ی این جانیان وقتی داغتر می شود که رهبر ابله اش با بیت تبهکارانه ی خود به حراج هست و نیست این مملکت می پردازد و دولت در دولت، راه می اندازد و با آن شیوه جنایتکارانه و دلالی و رشوه و قراردادهای ایران برباد ده، حسابهای میلیاردی انباشت می کند و در پناه غارتهای کلان بیت تبهکارانه ی موسوم به رهبری، همین می شود که هر دلال و دزد و چاپلوسی در راس یک بنگاه مالی و صنعتی و تجاری جاخوش می کند و هر چه می تواند، از کیسه ملت بخون نشسته، می دزدد و بجیب می زند. و این میان رهبر با وقاحت بی مانندی به خود به به و چه چه می کند و حساب پس دادن را نیز به خدایش وا می نهد! نان از مردم دزدیدن و کیسه انباشت کردن و مملکتی را غارت کردن اما جواب را بخدا دادن!!!
براستی اینان از کدام سوراخ متعفنی سر در آورده اند!؟ اینها کجا بودند که از چرخه تمدن و دانش و فرهنگ بالنده ی انسانی حتی بویی نبرده اند!؟ این کدام دین و باور و سنت و آیینی است که چنین به جنایت و غارت وقیحانه پرداخته اند و عمق انسانسوز آن هر لحظه بیشتر و بیشتر می شود!
آیا ملت ما روزی سیاهتر از این داشته اند که این قاتلان و شکنجه گرانی الله چنین به غارت همه ی مملکت نشسته اند!؟

و این همان حکومت نحس اسلامی است که ایران را ویران کرد. این همان حکومت خونبار اسلام است که دیگر بار ایران برباد می دهد!
اما بیاد داشته باشند و داریم که تاریخ مرگ استبدادهای خونبار را فراوان گواهی داده و می دهد. روزی همه ی این جانیان در هر جای این جهان که باشند باید حساب پس دهند! از حلقوم خودشان و خدایشان بیرون می کشیم.
آن روز دور نیست.

گیل آوایی

دهم مهرماه 1390/ دوم اکتبر2011

خبرگزاری “سی.ان.ان” اسامی یکصد و چهل نفر از ايرانيان را با محل حسابهای بانکی آنان منتشر ساخته است
[1]

هیچ نظری موجود نیست:

پست ویژه

یک اشاره: هیچ انتخاباتی در حکومت اسلامی، حتی ساده ترین شناسۀ انتخابات در یک جامعه متمدن را ندارد - گیل آوایی

تمام نیرو و توان و تحلیل و تفسیر وقتی از نگاه تغییرِ همۀ حکومت اسلامی و سرنگونیِ آن نباشد، در مسیر تداوم و بقای همین ساختار مافیایی و ...