نه....
نه.....
نه ديگه
كس
به هوادارئ ما هم نمياد!
آره......
آره داش!
آخرِ ما رو ببين!
كه شديم غربتئ اينجا!
كارِ دنيا رو ببين!؟
توئ ايران كه نگو
واويلا!
آدم اونجا
تو خونه اش غربتيه!
تو ئ اين شهرِ غريب
يكئ اينجا
يكئ اونجا
هركئ هر جا
تو خودش
تنها غريب....
همه ماتِ هم ديگه!
نه....
نه....
نه ديگه
كس
به هوا دارئ ما هم نمياد!
ديگه
حرفا
همه تكرارئ شدن
ديگه
خنده ها
همه اش زوركيه!
همگئ
دروغكئ
حال مئ كنن!
ديگه مستئ
واسه
تنهايئ
خوبه!
ديگه مستيام به ما
خداييش حال نميده!
مئ دونئ!؟
ديگه اينجا هرچئ هس
همه
از خاطره هاس
آدم اينجا
هميشه
با گذشته هاش
حال مئ كنه!
ديگه هم پياله
حالئ
نمئ ده!
زوركئ
حرف مئ زنه
زوركئ
خنده به لبهاش مئ شينه!
نه.....
نه......
نه ديگه
كس
به هوادارئ ما هم نمياد!
آدم اينجا كه دلش
زتنهايئ
دق مئ كنه
وقتئ آسمون
با اون ابرِ سياش
مئ شينه رو شونه هات...
وقتئ كه دق مئ كنئ
تا يه نفر بگه سلام!
اگه هم يكئ بياد دور و برت
خنده دروغكئ روئ لبش
مئ مونئ
با تنهاييت
حال مئ كنئ!
تنهايئ!؟
تنهايئ
آخ
كه آدم دق مئ كنه!
ميرئ ايرون
تو خيالت
مئ شئ
همخونهء يارت
مئ شينئ تو تاكسئ فكستئ
توئ پيكان چهلوشيش
خطِ ويژه يافت آباد
ميرئ تو محله ها
توئ كوچه هائ تنگ
ميشئ هم بازئ بچه ها
تو خاك و سنگ
ميرئ كوه با بچه
ميرئ دربند
دركه
شيرپلا.....
دركه!
آخ دركه
داغ دلم تازه ميشه!
آره....
زندانو ميگم
دلم آتيش ميگره
ديگه اينجا چئ بگم!؟
نسل ما
اينجا غريب
اونجا غريب
انگارئ
غربتئ دنيا اومديم!
آره داش
نسل ما
نسل دگر ديسئ صد تا فاجعه اس
واسه هر فاجعه
قربونئ شديم!
آخرش....
آخرش
تنها
غريب
توئ
هرخاكئ كه بگئ!
نه.......نه......نه ديگه
كس به هوادارئ ما هم
نمياد!
نيمروز پنجشنبه 29آگوست2002
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر